سیر مرثیهسرایی در آذربایجان
در کتاب دده قورقورد نیز به اوخشاماهایی برمیخوریم از جمله اوخشامای«بانی چیچک» در سوگ نامزدش«بئیرک» که گمان بر مرگ او برده بود:
وای آل دوواغیم یییهسی
وای آلنیم باشیم اومودو
وای شاه ایگیدیم
دویونجا اوزونه باخمادیغیم، خانیم ایگیت
هارا گئتدین، منی یالقیز قویوب، جانیم ایگیت
گؤز آچوبن گؤردویوم
کؤنول وئریب، سئودیییم
بیر یاسدیقدا باش قویدوغوم
یولوندا اؤلدویوم، قوربان اولدوغوم
وای قازان خانین ایناغی
وای قالین اوغوزون ایمرنجیسی بَیرک
آغیلار
نمونهای دیگر از انواع ادبیات مرثیه آذربایجان كه از زمانهای قدیم مرسوم بوده است، شعری به نام «آغی» میباشد. آغیها از لحاظ وزن و فرم ظاهری تفاوتی با اوخشاما ندارند اما از لحاظ مضمون مضمون با بایاتیها و اوخشاماها بسیار متفاوت هستند. آغیها بعضاً در مورد نفرت، شكایت و نفرینها نیز به کار میروند:
كوچهده خونچا گئدیر
ایچینده نیمچه گئدیر
عالمین گولو گئتسه
منیمكی غنچه گئدیر
عزیزیم لالا داغی
بورویوب لالا، داغی
جمعی یارا ساغالار،
ساغالماز بالا داغی
بو داغلار، اولو داغلار
چشمهلی، سولو داغلار
غربتده غریب اؤلسه
گؤی کیشنر، بولود آغلار
عزیزیم آران یئره
ائل کؤچر آران یئره
آناما دئیین گلسین
قانیم گؤل دوران یئره
علاوه بر این، اشعار نوشته شده بر روی سنگ قبرها را نیز میتوان نوعی از شعر رثایی تلقی کرد که سابقهای طولانی در میان ترکها دارد؛ و جزوی از ادبیات مرثیه قید میشوند که به دلیل حک شدم روی سنگ قبرها شکل اولیه مکتوب شدگی ادبیات شفاهی هم مختص این گونه است مانند نمونه زیر که بر سنگ قبرهای ترکان قشقایی حک شده است
بابا یئرینگ جنت باغی
حور و غئلمان سنه ساغی
سن کی کؤچدونگ بو یاز چاغی
سنینگ دردینگ گیران اولدو
و یا این نمونه که به نظر میرسد از «ماذون قشقایی»، شاعر نامدار ایل قشقایی باشد:
مأذون کیمین هیلال ائتدینگ بدرینگی
تئز اونوتدونگ مصدرینگی، صدرینگی
تا دیرریدینگ بیلمزیدیک قدرینگی
قدرینگی بیلمیشک اؤلندن سورا
نئدر حسرت و آه بیلندن سورا
_نشانه های آئینی و رثایی در میان اوزانهای پیش از اسلام:
اوزانها در بین ترکهای اوغوز جایگاهی همانند عاشیقهای امروزی داشتند. در «کتاب دده قورقود»، کهنترین اثر مکتوب آذربایجانی، اوزان نام خنیاگر دورهگردی است که در شأن قهرمانان حماسه سروده و دعای خیر بدرقهی راه آنان میکند. شخص «دده قورقود» نیز اوزان قوپوز بدستی است که در بعد از حاصل شدن پیروزی توسط قهرمانها در مجالس آنها حضور داشته و آنها را میستود.و همچنین در مراسم سوگواری آنها اداره مجلس در دستان او بود. تاریخ ترکها نشانگر این است که اوزانها همواره در میان اقوام و قبایل از احترامی ویژهای برخوردار بوده و در زنده نگه داشتن قهرمانیهای قبایل نقش مؤثری ایفا میکردند.
آنها گاهی نیز در حل مشکلات مردم، قضاوت در امور، معلمی فرزندان و آموزش آنها نیز شرکت داشته و به عنوان ریشسفید قوم نیز شناخته میشدند. با وجود محدودیت منابع در خصوص اوزانها، به اذعان مورخان دوران قدیم علاوه بر مرثیه ای که اوزان ها در سوگ افراسیاب سرودهاند و در دیوان الغات ثبت شده و در مطالب پیشین هم ذکر نمودیم. نشانههایی نیز از شرکت ایشان در مراسم عزاداری «آتیلا»- بزرگترین فرمانروای هونها- و مرثیهسرایی در آن مجلس در دست است.به عنوان مثال در بخش های باقی مانده از کتاب معظم هشت جلدی تاریخ بیزانس نوشته مورخ رومی پریسکوس که زمانی به عنوان سفیر امپراطوری روم در قلمرو «هون»ها مراسم سوگواری هون ها بر سر جنازه اتیلا را چنین شرح میدهد: «در وسط اوردوگاه چادر ابریشمی برپا کرده جنازهی آتیلا را درونش قرار دادند. دستهای سواره نظام برگزیده از سربازان هون اطراف چادر حلقه زده وحرکات نظامی انجام میدادند و مردان بنابر عادت مرسوم هونها گیسوان خود را بریده بودند و اوزانها همراه سلحشوران، آغو (مرثیه) میخواندند.(احمد بَیاوغلو، آ. (2003)، بؤیوک هون امپراتورو آتیلا)، ماناس اونیوئرسیتهسینین سوسیال بیلیملری درگیسی، بیشکک،20-1. (ح.اوموداوغلو) به گفته استاد دکتر فیض الهی ریشه مراسم #شاخسی امروزی در میان ترکان نیز به همین رسم حلقه زدن دور قهرمان در زمان آتیلا و انجام حرکات نظامی و رجز خوانی اطراف آن برمی گردد که امروزه به نشانه سیدالشهدا(ع)علمی برافراشته و گرد آن حلقه میزنند. که در شهزهای بزرگ به دلیل تعدد دستجات و نبودن فضای میدانی کافی شاخصی اکثرا به صورت مستقیم حرکت میکند لیکن در تمامی شهرهای کوچک و روستاها هنوز هم دور علم حلقه میزنند.