فرمان آتش به اختیار
مجید انصاری با اصل فرمان آتش به اختیار مشکلی ندارد و میگوید که:« فرمان آتش به اختیار، باید تنها در اختیار معدودی باشد» و این برای رسوایی او کفایت میکند. ولی بحث ما با تحقیر عبارت ملوک الطوایفی است که توسط مورخان مسلمان به دوره اشکانی داده شده و علت آن سیستم فدرالی آن امپراتوری و اختیار و استقلالی بود که اشکانیان به ایالتهای خود داده بودند تا ضمن اعطای نیروی نظامی و مالیات به حکومت مرکزی، در امور داخلی خود مستقل باشند.
تاریخ نویسی ایرانی، در مقایسه با حکومتهای هخامنشی و ساسانی بسیار کم به موضوع اشکانیان پرداخته است و هر وقت هم که یادی از آن حکومت کرده با عباراتی مانند ملوک الطوایفی آن امپراتوری را تحقیر کرده که این تحقیر درباره قاجارها نیز وجود دارد و هر قزمیتی در اعتراض به نابسامانی موجود میگوید: مگر دوره قاجار است؟
کتب درسی به ما میگوید که آریاییها در سه گروه ماد، پارس و پارت وارد فلات ایران شدند ولی خودشان میدانند که پارتها یا همان اشکانیها جز اتحادیه داهه بودند و اصالتی سکایی داشتند. عدم خویشاوندی اشکانیان با هخامنشیها و ساسانیان دلیل اصلی خصومت تاریخ نویسی ایرانی با اشکانیان است. زیرا اینها خودشان را نوادگان آن دو حکومت دانسته، کینه ازلی ساسانیان نسبت به اشکانیان را نیز تا امروز نگه داشتهاند و مجید انصاریها طوطیانی هستند که گفتههای تاریخنگاری ایرانی را تکرار میکنند.
قاجارها خودشان را از نسل اشکانیان و اشکانیان نیای مشترک خودشان را گرگ میدانستند. دکتر باستانی پاریزی در کتاب «از پاریز تا پاریس» مینویسد که تیرهای از سکاها به نام داس/داه به پادشاهی داسیبال وجود داشته که در تاریخ روم به اتحاد میان امپراتور روم و خان ترکستان داسیبال برعلیه انوشیروان برخورد میکنیم. کلمه داس در یکی از لهجههای آناتولی به معنی گرگ آمده و منطقه هیرکانی که استرابون آنجا را محل سکونت قوم داس/داهه نوشته، در تاریخ ایران داهستان و دهستان خوانده میشد و امروزه به صورت جمع گرگ یعنی شهرستان گرگان ضبط شده است. (ص ۲۷۰-۲۷۷)
مرکزگرایی علت دیگر دشمنی این افراد با اشکانیان، قاجارها و سیستم ملوک الطوایفی یا فدرالی است. زیرا اشکانیان بنیانگذار سیستمی بودند که تا همین صد سال پیش تداوم داشت و خودش را با اسامی مختلفی مانند امیران مناطق، حکومتهای محلی، ایالتی و ولایتی، بیگلربیگی و… به عنوان تنها روش عادلانه حکومت بر این منطقه متنوع و متکثر نشان داده بود و این با خوی سلطهجوی این افراد در تضاد است.
ابراهیم رشیدی / ساوالان