قدرتمندترین سلاح ملت آذربایجان و ترکها زبان مادری شان است و رژیم -فارس ماهییتی-، جمهوری اسلامی، بسیار قبل تر و بهتر از ملت ترک زبان ایران آن را می دانست .
طفره رفتن رژیم از قبول واقعیت و وجودی زبان ترکی ،تئوری زبان آذری
استفاده از کوره راهها برای منحرف کردن ذهن مردم آذربایجان در مورد زبان مادری، -زبان معیار- معیار زبان فارسی و کمی مسالمت آمیز گویش تبریز-
استفاده از تمامی امکانات آسیمیلاسیونی در مورد زبان ترکی ،
استفاده از زبان ترکی برای رسیدن به قدرت در زمان نیاز ،وعده انتخاباتی آقای روحانی
به رسمیت شناختن زبان کردی وبازی سیاستی چندگانه ،در مقابل زبان ترکی
با نظری کوتاه به توضیح بیشتر موارد یاد شده می پردازیم ،
ابتدا با توجه زمانی که در آن قرار گرفته ایم وبا وجود عصر ارتباطات کم کم ملل مختلف در چهار گوشه دنیا در پی به دست آوردن حقوق قانونی، ملی و انسانی خود می باشند ، و مردم ترک زبان ایران نیز بدون شک با پی بردن به هویت خویش خواستار خواندن و نوشتن به زبان خود می باشد و خواه ناخواه به آن دست خواهد یافت ، اما چرا امروز رژیم ایران از قبول آن طفره رفته و در برابر چشم میلیونها انسان جواب مردم را با کتک و حبس و تحقیر می دهد ؟
همانطور که اشاره کردیم زبان ترکی در ایران با توجه به قدرتمندی آن و تعداد متکلمین آن از نظر رژیم مانند بمبی می باشد که با انفجار آن پایه های حکومتی و تاریخ پوشالی حکومت فارس را به مخاطره خواهد انداخت ، هر چند که رژیم می توانست به جای عناد ورزی و قرار دادن دو ملت ترک و فارس در برابر یکدیگر و ایجاد نفرت میان این دو ملت راههای مسالمت آمیزی را بدون ضربه کردن به هویت ملتها در پیش بگیرد و با قبول واقعیتها و تعلیم درست آن و نشان دادن هویت و فرهنگ هر ملتی به اندازه همان ملت امروز وضعیت بهتری برای دوستی را فراهم می ساخت اما چیزی که مشخص است هرگزرژیم حاکم، به این شعور برادری دست نخواهد یافت وبلاجبار ملت با مبارزه و با فدا کردن جان و مال خود موفق به دریافت حقوق انسانی و ملی خود خواهد شد.
از دلایل ترس رژیم و تربیت افرادی خائن از داخل خود ملت و تربیت قهرمانهای پوشالی ونوشتن تاریخی پوشالی که ناصر پورپیرار که طبق اظهار خود دوست ندارد ملتش -فارسها- با تاریخی و گذشته ای که متعلق به آن نیست برای همیشه فریب داده شوند. قدرت زبان ترکی و پشتوانه ی آن می باشد ، زبانی که با استفاده آن ملت ترک زبان علاوه بر پی بردن به قدرت آن و بدین طریق پی بردن به دروغ ها و تظلمات حکومتهای فارس می تواند زمینه اتحاد ۳۵ میلیون ترک در ایران را با ترکهای دنیا فراهم سازد به عنوان مثال با مقایسه گویش های مختلف ترکی با ریشه آن به یک اتحاد بزرگ در زبان ترکی دست می یابیم:
ترکی قدیم آذربایجانی استانبولی ترکمنی تاتاری قزاقی ازبکی اویغوری یاقوتی …
uhun uzun uzın uzın uzin ozın uzyn uzun uzun uzun
از خصایص زبان ترکی :
– قانونمندی آن ، که زبان ترکی آذربایجانی با داشتن تنها ۱ فعل بی قاعده با قاعده ترین زبان دنیا محسوب می گردد
– وسعت واژگان زبان ترکی ، در ترکی آذربایجانی ۲۴۰۰۰ فعل وجود دارد که در مقابل در زبان فارسی ۵۰۰۰ فعل دارد.
o – هماهنگی اصوات
– پذیرش پسوند در زبان ترکی وثابت بودن ریشه کلمه ، که این خود امکان واژه سازی و شناختن ریشه کلمات را به افراد می دهد
-از نظر شمارش اعداد ، که در زبان ترکی برخلاف زبانهای دیگر همیشه از عدد بزرگ به کوچک تلفظ و قاعده نوشتاری آن ثابت می باشد. ۲۲-۲۳-…
ولی در سایر زبانها و فارسی این نظم و هماهنگی وجود ندارد ۲۲ ازعدد بزرگ به کوچک و۱۲ از کوچک شروع می شود ، و یا ۳۰۰ که ۳۰۰۰ نوشته و ۳۰۰ می شود ، و یا ۳۰و۱۰۰ می شود ۳۰۰٫٫
-داشتن قدمتی ۷۰۰۰ ساله : زبان ترکی آذربایجان شاید نخسین زبانی باشد که در غرب دریای خزر از سوی عشیرهی -آذ- یا -آس- اختراع شد و فراگیر گشت. پیشینهی ادبیات مکتوب این زبان به بیش از ۷ هزار سال پیش میرسد که از سوی دیرین نگاران و ترکی پژوهان جهان مورد مداقه قرار گرفته است. دکتر صدیق
– و و و
دلایل به رسمیت شناختن زبان کردی ؛
اما رژیم ایران در مقابل چشمان میلیونها ترک زبان طالب زبان مادری، به یکباره زبان کردی را به رسمیت شناخته و در دانشگاه نیز به عنوان رشته قابل تحصیل قرار می دهد ، که بعضی از دوستان ما از آن به عنوان موفقیت ملت کرد در برابر ملت ترک و یا فشار آوردن مردم کرد به نمایندگان خود و غیره که نتیجه آن برسمیت شناختن زبان کردی می شود را عنوان می کنند،که این شاید در مواردی کوتاه درست باشد ولی در نگاه کلی این مسئله هرگز در مقام مقایسه بر نمی آید ، د رمواردی مانند داشتن کاناهای متعدد تلویزیونی و رادیویی ، داشتن حزب های مسلح ، همراه بودن با زنان فعالیت بیشتر در سازمان ملل بدون زیرآب زدن یکدیگر با فرصت سازی و استفاده از سایر مللیتها مانند ترکهای ایران به فعالیت می پردازند. که باز اکثر این موارد و موقعیتها در خارج از ایران می باشد .
اما در ایرانی که با وجود حرکتی بزرگ به نام حرکت ملی آذربایجان سالهاست به صورت علنی و غیر علنی مردم و روشنفکران برای طلب تحصیل به زبان مادریشان می باشند ، اعتراضهای خیابانی ، دستگیریهای فعالین از طرف رژیم ، که حتی روحانی با واقف بودن به اهمیت مسئله زبان مادری در آذربایجان در مقابل چشم دنیا وعده زبان مادری را به ملت که اکثریت ملت ایران را تشکیل می دهد می تواند با این حربه پیروز انتخابات گردد، خود نشانگر هم رای بودن مردم و زبان مطالبه آنهاست ، ولی با توجه به سیاستهای دولت به یکباره زبان کردی که نه قدمت ، نه پشتوانه نه قدرت زبان ترکی را دارد از طرف رژیم به رسمیت شناخته می شود ولی زبان ترکی همچنان مورد ظلم و بی عنایتی قرار می گیرد ،
بدون شک رژیم سالهاست به آسیب شناسی این مسئله پرداخته و همچنان به عنوان یکی از مسائل مهم امنیتی قسمت اعظمی از نیروهای تربیت شده خود را در داخل و خارج به مسئله اختصاص داده است . امروز رژیم جمهوری اسلامی می داند که با به رسمیت شناختن زبان کردی با یک تیر چند نشانه را مورد هدف قرار است. ،
-۱-زبان کردی امروز خطری به نظام محسوب نمی شود ، در واقع با به رسمیت شناختن آن کاری نکرده است کارستان ، زیرا اگر امروز مردم کرد ایران به کردی بخوانند ، تحصیل کنند ، آن هم در چهارچوب قوانین آموزشی ایران ، چند نفر از این افرادبعد از تحصیل با این رشته می توانند جذب کار و سازمانها گردنند ؟ و آنها از کدام پشتوانه ومنابع علمی و دانشگاهی و فرهنگی استفاده خواهند کرد ، آنها که می شود گفت هنوز اول راهند سالها طول می کشد از این نظر خطری برای حکومت ایران شوند
– رژیم ایران بدون شک خواه ناخواه زیر فشارهای سازمان ملل برای حقوق ملیتها قرار دارد و با به رسمیت شناختن آن می خواهد نشان دهد که کم کم دارد به حقوق ملیتها احترام می گذارد ،.
– از طرفی رژیم ایران با توجه به کینه و دشمنی مه با ترکیه دارد ، برای شیرین کردن دهن کردهای معترض در ترکیه و پ.ک.ک و از طرفی ساکت کردن پژاک بازی چند گانه ای را انجام داده است ،و این به معنای قدرت کردهای ایران در برابر ترکهای ایران نیست.
– باز رژیم ایران می داند که اگر زبان ترکی را به رسمیت بشناسد و به آن آزادی بدهد ، علاوه بر وجود منابع و کتابهای درسی، وفولکولوریک در داخل، وجود کشورهای مستقل ترک زبان مانند ترکیه و به خصوص آذربایجان بخاطر هم ریشه بودن زبانشان با ترکهای ایران می توانند پشتوانه مسائل درسی زبانی و غیره باشند ، و نیز چون آذربایجان شمالی از نظر گذشته ی تاریخی و زبانی خواه ناخواه با آذربایجان جنوبی یکی است و اگر در مدارس آذربایجان به زبان ترکی تدریس شود بدون شک ادبیات و شخصیتهای ادبی کتابهای آذربایجان شمالی در آذربایجان جنوبی نیز تدریس خواهد شد ، تا حد ممکن سعی بر جلوگیری ، سرکوب و گمراه کردن مطالبات مردم ترک زبان در آذربایجان و کل ایران است .
نتیجه اینکه : نهایت با توجه به تحولات علمی و تکنولوژی در دنیای معاصر و بیداری انسانهای تحت مستعمره فرهنگی ، رژیم ایران تنها برای ثبات خویش اگر چه از تمامی امکانات موجود استفاده می کند نهایت حق بر باطل پیروز و ملت آزربایجان بدون شک دیر یا زود به آزادی فرهنگی و ملی خویش دست خواهد یافت.
منبع: گوناز