لزوم تشکیل شرکت مستقل مس آذربایجان
چرا باید مس سونگون در قالب مس آذربایجان به یک شرکت مستقل تبدیل شود؟
اخیرا پس از مصوبه دستور تاسیس مس آذربایجان توسط ریاست محترم جمهوری، برخی ها شروع به داد بیداد کرده اند که این کار باعث استقلال طلبی صنعتی می شود!!!
گاهی بعضی افراد برای اثبات نظرات نابجایی خود مجبور به اختراع لغات جدیدی هستند مانند همین نمونه اخیر یعنی «استقلال صنعتی».
اما باید چرایی مطالبه ایجاد شرکت مس منطقه ای با نام مس آذربایجان را ابتدا از نظر گذراند و سپس نظرمنتقدین ایجاد «شرکت مس آذربایجان»را مورد نقد قرار داد.
الف-عمده منابع مس ایران در دو منطقه آذربایجان و بخش مرکزی ایران قرار دارد.
با توجه به درآمد محدود شرکت مس ایران این شرکت، سال گذشته برخلاف تبلیغات خود نتوانسته ذخایر قابل توجه جدیدی را از مرحله اکتشاف اولیه تا مرحله بهربرداری به مدار تولید وارد کند.
عمده اکتشاف در مرحله اکتشاف اولیه مانده آن؛ بطور مثال کانسارهای مرکزی ایران و بلوچستان به علت فقدان منابع مالی لازم که باید از درآمد شرکت مس مورد بهربرداری قرار بگیرند به حال خود رها شده اند و یا بسیاری از کانسارهای بزرگ مس در آذربایجان هم به همین سرنوشت دچار شده اند.
اگر دو یا سه شرکت مس در ایران ایجاد شود، می توانند هرکدام به فراخور سرمایه گذاری مناسب و به دور از بروکراسیهای شرکت مادر مورد بهرهبرداری قرار بگیرند.
برخلاف انتقادهای بی جای مخالفین تاسیس «شرکت مس آذربایجان»، امروز در صنعت سنگ آهن و فولاد، وجود شرکت های مستقل بهرهبرداری باعث جذب بیشتر سرمایه گذاری و پایان انحصار و تک قطبی بودن در صنعت سنگ آهن و فولاد شده اند.
امروز در صنعت سنگ آهن سه شرکت بزرگ سنگ آهن داریم:
الف: شرکت سنگ آهن چادرملو یزد
ب: شرکت سنگ آهن گلگهر کرمان (که اتفاقا در منطقه گلکهر چندین شرکت بهرهبرداری و تولید گندله و کنسانتره سنگ آهن داریم)
ج: شرکت سنگ آهن سیسنگان استان خراسان رضوی
وجود شرکت های مختلف بهرهبرداری سنگ آهن در ایران باعث افزایش درآمد زایی اشتغال و صادرات به شرح زیر شده اند.
۱- به علت بهرهبرداری از تعداد بیشتر معادن بزرگ سنگ آهن دولت درآمد بیشتری از بهره مالکان معادن سنگ آهن می برد.
۲-به علت تنوع شرکت های بهرهبرداری سنگ آهن گروه های بزرگ مالی و صندوق های مختلف مالی مانند صندوق های بازنشستگی در توسعه این شرکت ها مشارکت کرده هم قدرت و هم درآمد صندوق ها را بالا برده اند که خیر آن به قشر بسیار بزرگی از مردم می رسد
۳-با توسعه و دادن استقلال به شرکت های متعدد بهرهبرداری سنگ آهن این شرکت ها علاوه بر گسترش صادرات سنگ آهن از ارز حاصل از این صادرات در جهت توسعه زنجیره تولید در منطقه ای که معدن واقع شده است اقدام کرده اند، و تقریبا در این مناطق بیکاری بسیار کم است
(استانهای یزد و کرمان در مناطق معدنی تقریبا بیکار ندارند و منطقه سنگان خراسان هم امروز با کمترین بیکار مواجه است)
امروز وجود زنجیره فولاد در گلگهر و چادر ملو کارخانجات متعددی از قرار زیر ایجاد کرده اند.
۱-کارخانجات کنسانتره سازی
۲-کارخانجات گنداله سازی
۳-کارخانجات آهن اسفنجی
۴-کارخانجات شمش فولادی
۵-کارخانجات محصولات فولادی از قبیل میلگرد ورق و…
بنابراین برخلاف گفته منتقدین تاسیس شرکت ملی مس آذربایجان که می گویند ارز حاصل از شرکت مادر به بیت المال می رود، ارز حاصل در خود منطقه صرف توسعه زنجیره تولید و اشتغال زایی می شود.
بنابراین آنهای که مدعی این هستند که ایجاد «شرکت مس آذربایجان»خواسته فدرالیست ها است ابتدا باید انگشت اتهام خود را به صنایع سنگ آهن نشانه بگیرند که با استقلال تمام باعث آبادانی مناطق اطراف معادن سنگ آهن شده اند در کرمان و یزد.
ب.مخالفین طرح ایجاد «شرکت مس آذربایجان»می گویند:«آب کافی در آذربایجان برای صنایع آب بر نداریم، اگر داشتیم دریاچه ارومیه را سیراب می کردیم».
اما این انتقاد نیز غلط است، هم اکنون بدون انتقال آب دریا به استان کرمان، شرکت ملی مس در کرمان برای تبدیل سنگ معدنی می به مس ماندی ۲۷میلیون تن معادل یک سد بزرگ آب مصرف می کند .
شرکت مس برای دوبرابر کردن تولید خود میخواهد از سواحل خلیج فارس آب بیاورد و مس خام را از آذربایجان.
اگر واقعا درآمد مس اینقدر پایین است که منتقدین طرح ایجاد «شرکت مس آذربایجان»می گویند با سرمایه گذاری هنگفت در آذربایجان اشتغال زایی اندک رخ خواهد داد چرا شرکت ملی مس اینقدر هزینه می کند؟
لازم به یاد آوری است قیمت هرتن سنگ معدن مس تقریبا ده برابر هر تن سنگ آهن است. (یعنی شرکت ملی مس درآمد سرسام آوری از فروش مس کاتدی دارد یعنی بیش از یک میلیارد دلار)
یک میلیارد دلار با دلار پنجاه هزار تومنی می شود پنجاه هزار میلیارد تومن، به عبارتی، بودجه چهار استان شمال غرب، مس خیر، روی هم ده هزار میلیارد تومن نیست و اتفاقا شرکت مس با ایجاد زنجیره تولید مس کاتدی اشتغال زایی بزرگی در کرمان انجام داده است.
برگردیم به بهانه آب و نبود آن در آذربایجان شرقی:
باید یادآور شویم عمده ذخایر مس منطقه آذربایجان در منطقه قاراداغ است. این مناطق حوزه آب ریز دریاچه ارومیه نیستند و رودهای متعددی دارند که به آراز می ریزد.
بنابراین آب بر بودن صنعت مس در آذربایجان ربطی به دریاچه اورمیه ندارد و صرفاً مخالفین ایجاد «شرکت مس آذربایجان» دریاچه مظلوم اورمیه را بهانه قرار داده اند.
در صورت تشکیل «شرکت مس آذربایجان»می توان یکی از سدهای منطقه قاراداغ را تحت اختیار «شرکت مس آذربایجان»قرار داد و با خرید زمین های پایین دست سد و احیا جنگل های قاراداغ با یک تیر چند نشان از قرار زیر زد.
یک-آب کافی برای تولید بیش از یک میلیارد دلار مس کاتدی را فراهم کرد (ارزش کل کشاورزی قاراداغ دویست میلیون دلار نیست)
دو-اراضی پایین دست سد توسط «شرکت مس آذربایجان»خریداری می شود و دراین اراضی جنگل های مخروبه احیا می شود که کمک بزرگی به محیط زیست آذربایجان است.
سه-با درآمد حاصل از «شرکت مس آذربایجان»، می توان جادههای مرگ منطقه قاراداغ را اصلاح کرد، دانش فنی و افراد متخصص در صنعت مس ایجاد کرد.
لازم به یاد آوری است به علت استقرار طولانی مدت صنعت مس در کرمان، دانش فنی در این استان ایجاد شده؛ اما متاسفأنه مدیران کرمانی شرکت مس در انتقال دانش فنی به مهندسین و کارگران آذربایجان شرقی کوتاهی می کنند.
اما کمی در مورد ماهیت مخالفین ایجاد شرکت مس آذربایجان:
با مطالعه نظرات مخالفین، باز رد پای گروه نژادپرست ایرانشهری دیده می شود.
این مخالفین می گویند: «چرا باید نام شرکت «شرکت مس آذربایجان»باشد؟»!
این گروه نام قاراداغ را به عمد آرازباران می گویند و در مخالفتهایشان تأکید می کنند:« در صورت تاسیس «شرکت مس آذربایجان»، مردم آرازباران به ساخت این شرکت اعتراض خواهند کرد و خواستار تشکیل «شرکت مس آرازباران» می شوند(تلاش برای ایجاد اختلاف بین تبریز و منطقه قاراداغ)
با دیدن دلایل بالا باید به شجاعت رئیس جمهور محترم آقای رئیسی تبریک گفت و تاکید کرد مردم شریف آذربایجان حمایت قاطع خود را از دستور ایشان در باب تاسیس «شرکت مس آذربایجان»اعلام می دارند و از ایشان می خواهند این مطالبه عمومی مردم آذربایجان را مهمترین اولویت خود قرار دهند.
آرش باقری