از سوی دیگر غرب نیز که از چندین دهه قبل با اخوان المسلمین همراه شده بود تا مانع پیشروی کمونیسم در جهان اسلام گردد، زمانیکه از ادامه کار متحد خود، شاه ناامید شد، از ترس انقلاب چپ های طرفدار شوروی، به ارتباط گسترده با اسلام گراها (از طریق ابراهیم یزدی، قطب زاده ، دانشجویان مسلمان در امریکا و ….) اقدام و شرایط فعالیت امن و آسان اسلام گرا ها و رسانه های لازم را در پاریس، امریکا و … تامین نمود تا در دوره بعد از شاه با انقلابیون اسلام گرا علیه کمونیستها نوعی اتفاق ایجاد نموده، کمربندی سبز اطراف شوروی ایجاد نماید.
اسلام گراها نیز با زیرکی تمام توانستند با استفاده از نگرانی های دو بلوک غرب و شرق از قدرت گیری طرفداران بلوک مقابل، هردو بلوک را با خود همراه/موافق سازند.
در همین دوره جریان ملی مذهبی نیز که بر عناصر اسلامیت، ایرانیت و مصدقی بودن تکیه کره بود عملا به جریانی اخته تبدیل شد چرا که تمثیلگر اصلی اسلامیت، روحانیون بودند و ایرانگرایی( فارسگرایی) نیز که قبلا توسط شاه ترویج میشد، قابل قبول ملل غیر فارس نبود.
تکیه بر میراث مصدق نیز به اندازه کافی برای نسل جدید جاذب و کافی نبود.
نتیجه این شد که ملی مذهبی ها به امید سهم بری از قدرت، به مشاور و پیرو اسلام گراها تبدیل شدند و برای مدت کوتاهی بعد از انقلاب نیز دولت موقت را بدست آوردند که راه بجایی نبردند و از بازی قدرت حذف شدند.
از طرف دیگر بازار سنتی مذهبی که متحد تاریخی روحانیت شیعه بود و دل خوشی از مدرنیزاسیون شاه نداشت و احساس میکرد با طرح های شاه برای همیشه حذف خواهد شد، به اسپانسر و حامی اسلام گراها تبدیل گردید.
تدریجا اسلام گراها با راه انداختن جنبش تکثیر کاست، پخش اعلامیه، دیوارنویسی و از همه مهمتر شبکه گسترده روحانیون در سراسر کشور توانستند از نوفل لوشاتو تا قم، تهران و نهایتا کل کشور، افکار خود را ترویج و با بهره گیری از جو شدیدا مذهبی عامه مردم، به بسترسازی گسترده به نفع حاکمیت اسلامی اقدام نمایند.
این در شرایطی بود که جریان چپ مستقل گرفتار مرگ، زندان و نبرد چریکی بود.
نتیجه این شد که آنان نیز که نفرت شدیدی از شاه داشتند همچون ملی مذهبی ها و چپ وابسته، به امید حذف دشمن منفور خود، شاه ، مجبور به حمایت از رهبری اسلام گراها شدند.
شاه بیمار و منفعل که همواره چشم به حمایت های غرب داشت، پس از کنفرانس گودالوپ، کاملا تسلیم و نهایتا فراری شد.
اینگونه بود که اسلام گراها توانستند حمایت عامه مردم، جریانات اصلی کشور و همراهی نسبی دو بلوک شرق و غرب را کسب نموده انقلاب را به انقلاب اسلامی تبدیل نمایند.