نقطه ضعف ما در امر سفارتخانه های خارجی
رضا شاه روزی در یک برنامه ای، سدی را افتتاح میکرد، در وسط برنامه فردی به داخل سد شیرجه رفت، مامورین نجات او را به حضور شاهنشاه آوردند؛ رضا شاه پرسید:« قهرمان، انگیزهی تو از این شیرجه چه بود؟»
مرد شیرجه ای که به خود آمده بود، گفت: «من انگیزه – منگیزه سَرم نمی شود، فقط اونیکه مرا هل داد، نشانم بدهید»!
از روزی که حسینقلی خان صدر السلطنه به سفارت ایران در آمریکا رفت و در بالکن سفارت در روز قربان، گوسفند ذبح کرد و ملقب به حاجی واشنگتن شد، درد سر ملت ایران نیز آغاز گشت.
▪️سفارت های داخل ایران همواره نقطه ضعف ما بوده است و همیشه دشمنان ما از آن سود و بهره برده اند.
حتی از تاریخ تأسیس آنها و سفارت خانههای روس و انگلیس و… نمی پردازم و به تاریخ معاصر و حتی به آخرین وقایع در سفارتخانه ها می رسم.
پس از انقلاب عده ای دانشجوی ساده لوح تا حد حماقت تصمیم گرفتند که سفارتخانه آمریکا را به تصرف خود در آورند و چنین نیز کردند.
اگر فکر کنیم که در پشت سر و یا کنار آنها عده ای به نام قدرت سایه، برای جایگزینی دولت نبوده اند، خام اندیشی می باشد.
تندروهای افراطی از مُشتی دانشجوی فلک زده پلکانی ساختند تا همان تند روها به حکومت برسند!
▪️سفارتخانه های انگلیس و عربستان سعودی تنها محل تاخت و تاز افراطیهای تندرو برای برهم زدن روابط کشورمان ایران با جهان خارج است.
هر وقت روابط خارجی ایران با دنیای بیرون بر بنیادهای منطقی و بین المللی استوار می شود، عده ای با دهان گشاد و با گنجشک مغزی خود، به این دو سفارت حمله کرده و با تعرض بی معنی و اهانتهای آشکار، روابط خارجی را مختل می نمایند .
▪️در آخرین واقعه سفارتخانه کشور آذربایجان فارغ از نفس عمل و چگونگی آن، جریان پروپاگاندای ایرانشهری وارد شده به داخل دولت رئیسی که شباهت تام و تمامی به دولت پسر گُل بچه ایران احمدی نژاد دارد، اگرهم تمام گفتههای بخش ضد تورکی دولت درست باشد، تبلیغات ثانوی و پس از وقوع عمل نشان کین ایران شهری به تورکهای منطقه است.
▪️عدم اسم بردن از یک کشور مطابق مقررات بین المللی، نشانه دشمنی آن کشور و یا فرد مورد نظر با کشور موردنظر است.
برای من، کشور ایران تنها موجودیت تابعیتی و وطن است و غیر از آن بقیه کشورها بیگانه محسوب می شود و این را بارها در تمامی مجامع تشکیل شده، فعالین مدنی و اجتماعات تورکها صریحاً مطرح نموده ام.
اما تبلیغات و پروپاگاندای بخش ضد تورکهای منطقه علیه کشورهای ترکیه وآذربایجان، من و امثال مرا نیز به حیرت وادار می کند که ایران تنها و تنها از این دو مرز، خیالی آسوده دارد، کدام دست هائی برای برهم زدن این آرامش علیه کشور ما فعال هستند؟
اگر در کل دولت فقط یک نفر دارای عقل معمول باشد، یقه این تبلیغاتچی ها را می گیرد که شما چه غلطی می کنید؟ چرا سعی می کنید بین این سه کشور دوست، دشمنی ایجاد کنید؟ از این عمل چه کسانی سود می برند؟ اگر منظور تان مثلاً استقلال طلبهای داخل مرز است، بدانید که در یکصد سال گذشته، قطره ای به آنها از این دو کشور، کمک و همراهی دیده نشده است! فقط عقل شیرین هائی مثل نماینده مجلس ما خود شیرینی برای دیده شدن را از این طریق می دانند.
باز هم غافل از اینکه این نوع حمله احمقانه، خود نشان از عمق کینه پروپاگاندای ایران شهری ها بوده که این حملات وقتی از طرف یک دولتی انجام می شود، سیاست عقل و منطق به کناری رفته و می تواند همانند اول انقلاب اسلامی که جنگ بین دو کشور مسلمان و برادر ( ایران و عراق ) را شعله ور کرد، خدای نکرده به روابط دوستانه این کشور ها هم با ما ضربه بزند.
▪️دولت ها ساده تر از دو کودک نابالغ و نادان، می توانند شعله های جنگ را بر افروزند، این را تاریخ ثابت کرده است.
هیچ یادم نمی رود، در مجادله بین عراق و آمریکا، آقای محتشمی پور از صدام به عنوان:« سردار اسلام خالد ابن ولید» نام برد !..
در یک انجمنی پرسیدم:پس چرا نیروی دو سردار اسلام را ( ایران و عراق ) اینچنین ملعبه دست خود نمودید که هر دو کشور در آستانه سقوط قرار گرفتند؟
در مطلب قبلی نوشته بودم، تند روها یا جاسوس هستند و یا جاسوسها تند رو هستند.
سرنوشت ما ( کشور ) را به دست جاسوس ها نسپارید.
عیسی نظری/ روزنامه نگار حقوقدان