چرایی عدم اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس در ایران
سیاستها و محدودیتهای مربوط به زبانها در آموزش عالی از جمله مسائلی هستند که در بسیاری از کشورها وجود دارند. در برخی از کشورها، تحصیل به زبانهای غیررسمی (غیرملی از منظر حاکمیت) به صورت عمده یا کاملاً ممنوع است. ایران نیز یکی از کشورهایی است که تاریخچهای طولانی در این زمینه دارد. در این مقاله، به بررسی دلایل عدم اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس در ایران از دید سیاستمداران حاکم بر ایران در طول یک قرن حاضر میپردازیم.
۱- حفظ همبستگی ملی: یکی از دلایل اصلی عدم اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس در ایران، حفظ همبستگی ملی است. زبان فارسی به عنوان زبان مادری ائتنیک اقلیت حاکم و زبان رسمی کشور، نقش مهمی در ایجاد همبستگی و اتحاد مردم ایران دارد. از این رو، حفظ و ترویج زبان فارسی به عنوان عنصر اصلی فرهنگی و ملی در تحصیلات بالاتر از اهمیت ویژهای برخوردار است.
۲- حفظ همسانی در سیستم آموزشی: سیستم آموزشی در ایران بر پایهی زبان فارسی و فرهنگ مثلاً(ایرانی) بنا شده است. این سیستم شامل مدارس و دانشگاهها است که با استفاده از زبان فارسی، ارتباط و هماهنگی بین دانشجویان و استادان را تسهیل میکند. اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس ممکن است باعث ناهمسانی در سیستم آموزشی شده و مشکلاتی مانند اختلال در ارتباط و درک مطالب درسی را به همراه داشته باشد. بهعبارتی، زبان عقیم فارسی برخلاف منطق و بدون هیچگونه رفراندوم، زبان واسطه بین ملل ساکن جغرافیای موسوم به ایران به صورت تحمیلی تعیین شده است!
۳. حفاظت از فرهنگ و هویت ملی: یکی دیگر از دلایل مهم عدم اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس در ایران، گویا حفاظت از فرهنگ و هویت ملی است. دولتمردان معتقدند که، «زبان فارسی نقش مهمی در شکلگیری هویت و فرهنگ ایرانی دارد. این زبان نه تنها ارتباطات بین افراد را فراهم میکند، بلکه بخشی از هویت ملی و فرهنگ ایرانی است. به منظور حفظ و تقویت هویت ملی و ارزشهای فرهنگی، استفاده از زبان فارسی در سیستم تحصیلات ابتدائی تا مرحله عالی تأکید میشود.
۴-محدودیتهای ساختاری و مالی: دلیل دیگر عدم اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس در ایران میتواند محدودیتهای ساختاری و مالی باشد. تدارک برنامههای آموزشی و تدریس در زبانهای غیرفارس نیازمند هزینههای اضافی و تغییرات ساختاری در سیستم آموزشی است. همچنین، تأمین اساتید و منابع آموزشی کافی برای زبانهای غیرفارس نیز میتواند چالشهایی را به وجود بیاورد.
اینگونه دستآویزها سبب نقض صریح بند سوم مادهی ۲۶ اعلامیهی جهانی حقوق بشر وحتی بند دوم اصل پانزدهم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است.
برخلاف تصور ایرانگرایان و آسیمیلهشدگان در زبان و فرهنگ فارسی کشور، ترویج تعدد زبانها محاسنی دارد که به اختصار بدان اشاره میکنم: اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس در ایران، به ترویج تعدد زبانها و فرهنگها کمک کند. این امر میتواند فرصتی برای فرهنگهای مختلف باشد تا خود را به صورت رسمی در سیستم آموزشی نشان دهند. با اجازه تحصیل به زبانهای غیرفارس، افراد میتوانند فرهنگ و زبان خود را حفظ کنند و به تبادل فرهنگی و زبانی بین ملل، اقوام و اقلیتهای مختلف کمک کنند.
اینکه دولتمردان در اینزمینه ادعای محدودیتهای ساختاری و مالی دارند، با پتانسیل های موجود کشور، هیچگونه سنخیتی ندارد؛ چرا که، کافیست تا نیروهای نیابتی تروریستی از قبیل حشدالعبی، کتائب، حزبالله لبنان، حماس، مدافعان حرم نامعلوم و ناموجود، فاطمیون، زینبیون، حسینیون و بسیاری از «یون»های دیگر را قطع کرده و به جای مخاصمه و ایجاد دشمنان داخلی و خارجی، در راستای ترویج فرهنگ ها و زبان ملل غیرفارس فلات ایران سرمایه گذاری کرده و به اتحاد و انسجام ملی قوام و دوام ببخسند.
حبیب ساسانیان(یاکاموز)/ تحصیل به زبانهای غیرفارس