جنگ مشگین شهر و اردبیل
اخیرا بحثی در فضای مجازی و رسانههای مشگینشهر مطرح شده است مبنی بر مقایسهی دو اثر تاریخی همدورهی «بقعه شیخ حیدر و شیخ صفی». در واقع این مقوله بیش از آنکه باید به راهانداختن و تقویت خصومت بین اردبیل و مشکین شود، لازم است که مشکل به صورت ساختاری و مدیریتی بررسی شود.
هدف از نوشتهی «تبعیض مرکزنشینها» در این رویکرد رسانهای «اردبیل» است. اردبیل مرکزنشین نیست، مرکزنشین تهران است، سیستمی که با انتصابات دومینو وارِ افرادِ ناکارآمد، منجر به انتخاب افراد غیرمتخصص دیگر برای تصدیگری پستهای مدیریتی میشود. متولی این امر ادارهی میراث فرهنگی است. یکی از اصلیترین وظایف میراث فرهنگی استان ترمیم، مرمت و بهسازی تمام آثار تاریخی موجود در استان با زمانبندی مشخص عملیاتی و اولویتبندیهای فنی است. در واقع مشکل را بایستی در انتصابات مرکز در پستهای حساس جستجو کرد.
ادارهی میراث فرهنگی و سایر ادارات نیازمند افراد واقعا مدیر، کاردان، متعهد، کاری، فنی، دلسوز و با وجدان کاری بالا است وگرنه چنین برخوردهای رسانهای بیش از آنچه علتیابی برای رفع مشکل شود، دشمنی شهرها و شهروندها را تقویت میکند. یعنی مرکزنشینان(تهران) هم افراد غیرمتخصص را مسئول کنند و علت نقصانها را هم به اردبیل ربط دهند. مثل همان سیاست تفرقهافکنی تفکر مزدورانهی رخنه کرده در سیستم که کارکردی فرامنطقهی به نفع غرب، روسیه و دیگران دارد. یعنی تضعیف اتحاد منطقه آذربایجان در راهاندازی اختلاف میان تبریز-مراغه، مشکین-اردبیل، مغان-اردبیل، شهرهای ارومیه با یکدیگر(این را به کل ایران ربط دهید) که مشکلات و معلولات را کوبیده و دنبال «علت» نباشند.