دریاچه اورمیه آزمون دیگر برای وطن پرستان دورغین مرکز گرا
چند روز اخیر که بحران دریاچه اورمیه شدت گرفته و باز مثل ادوار پیشین آذربایجانیها تنها در میدان برای جلوگیری از خشکاندن دریاچه اورمیه به پا خواسته اند.
سکوت و بایکوت خبری هماهنگ و سرتاسری کنش گران سیاسی و محیط زیست و رسانه ای مرکز گرا را شاهدیم که آذربایجانیها عادت به این موضوع دارند.
همانهایی که همیشه خود را مدعی دمکراسی و ایران را برای همه ایرانیان فقط شعار میدهند و تورکها را نکوهش میکنند که چرا از فراخوانهایشان بر علیه جمهوری اسلامی حمایت نمیکنند و به خیابانها نمی آیند و رضا شاه روحت شاد نمی گویند و خود را هزینه آمال آرزوهای جریانات معلوم حال نمیکنند! امروز هر عقل سلیم و منطقی میتواند قضاوت کند که چرا تورکهای آذربایجان تفکرات سیاسی خود را با این براندازان مرکز گرا و حامیان باز تولید دیکتاتوری ،در میدان عمل جدا ساخته اند.
آذربایجانیها سالهای سال است میداند که جز اتکا به خود هیچ یاوری نخواهند داشت و بر تکیه به پتانسیلها و ظرفیتهای جامعه خود به مقابله با حوادث و سیاستهای علیه خود ،پرداخته اند.
در مناطق تورک نشین ایران هیچ حوادثی را سراغ ندارم که طبیعی و اتفاقی رخ داده باشد و بهتر است به جای خشک شدن دریاچه اورمیه ،مسئله خشکاندن دریاچه اورمیه را به کار ببریم با توسل به مدارک و شواهد بسیار که این پروسه طولانی مدت با وجود اخطار و تذکرات مکرر فعالین محیط زیست و کارشناسان باز بر اساس سیاستهای از پیش تعیین شده این سناریو خشکاندن دریاچه اورمیه با اهداف چندگانه اعم از بهره برداری از منابع کف دریاچه تا مهاجرت دادن تورکها با توسل به بیابان سازی و نابودی اکوسیستم آذربایجان که منجر به ۵ تا ۱۵ میلیون ،مهاجر اجباری ،منطقه را برای مدتی معین خالی از سکنه کنند و حتی پولهای اهدایی دول خارجی را هم به احیای آن اختصاص داده نشد ! سد پشت سد احداث کردن و چاه های عمیقی بی حساب کتاب به راه افتاد تا برای مرکز نشینان سیب گلابی و …..تهیه کنند و دروازه اروپای ایران یعنی استان آذربایجان غربی را با محصولات پر ریسک و کم سود مشغول سازند و با عقب مانده نگاه داشتن استان آذربایجان غربی و نبود مسئولان علمی و اجرایی ! با گماردن مسئولین امنیتی و…..استان بی برنامه و بی آینده را در آغوش مرگ تدریجی انداختن.
حال در کنار این بی تدبیریها سکوت و بایکوت سرتاسری رسانه های داخلی و خارجی فارس زبان و مثلا سرتاسری که کوچکترین مسئله را برجسته میکنند …
با سکوت همراه با رضایت نظاره گر نابودی آذربایجان هستند و این همان جواب سالها سوال همانهایی هستند که دلیل همراه نشدن تورکها در ایران با جریانات آنهاست از هر نوعش .
و متاسفانه حاکمیت جمهوری اسلامی هم دانسته و ندانسته هیچگاه بر عکس شعارهایی مبنی بر اینکه آذربایجان سر ایران است ! به تورکها بها نداده و هیچگاه مسائل و مطالبات و دردهای آذربایجان اولویتی در اتاق فکرشان نداشته و نخواهد داشت و بارها این مسئله را تاکید کرده که تا مجبور نشود هیچ حرکتی نخواهد کرد. همانگونه که مخاطبین مستحضر هستند بیش از ۹۰ درصد مصرف آب در کشور در بخش کشاورزی و صنعتیست تا شهری ! که به دلیل نبود اراده برای حل خشکاندن دریاچه ارومیه ! به عمد و یا نبود تخصص در این زمینه در استان همچنان کاشت محصولات پر مصرف آبی ادامه دارد و نبود تکنولوژی مدرن آبیاری و تغییر در نوع کشت و بر چیدن پل رو گذر دریاچه که یکی از علل شدت بخشیدن به تبخیر دریاچه است و باز کردن سدها به مقدار لازم ! و بردن صنعت و تجارت و توسعه گردشگری و توریسم برای جایگزینی درآمد زایی در استان و خارج کردن از وابستگی به محصولات باقی ریسک پذیر و کم ارزش با مصرف زیاد آب ! هم تهدید را از آذربایجان دور کنند و هم اتهام عمدی بودن خشکاندن این دریاچه با اهداف تغییر ترکیب جمیعتی مناطق تورک نشین ونابود منطقه را از افکار عمومی پاک کنند.
احیای دریاچه نمک آذربایجان راه حلش اگر عوامل و باعثان این سناریو اجازه دهند بسیار ساده و قابل حل است. چگونه برای احداث دریاچه مصنوعی در تهران و صرف میلیاردی لایه روبی آن پول دارید اما برای آذربایجان و خوزستان با وجود غارت معادنش پولی نیست؟ چگونه است برای لوله کشی از خلیج فارس به یزد و کرمان و خرید و احداث مراکز آب شیرین کن میلیاردها دلار پول هست ولی به مناطق غیر فارس نشین میرسد مملکت پول ندارد ؟ چگونه چمدانهای پر پول برای حماس و سوریه و یمن و عراق و هر جا که عشق استراتژی جمهوری اسلامی برسد پول هست اما برای خود این ملت از بیت المال و سرمایه این ملت پول ندارد این مملکت؟ ثروت معادن آذربایجان به مناطق مرکزی ایران رهسپار میشود و درخواست ایجاد صنایع و معادن و مراکز اداره این معادن را با حاشیه سازی ،سرکوب میکنند و در نطفه خفه میکنند و آذربایجان شده مرکز محصولات بی ارزش و کویر نشینان شده اند صاحب صنایع و مراکز استراتژی و مادر و پر ارزش؟ مگر تا زمانی که قدرت سیاسی مملکت عادلانه تقسیم نشده میتوان انتظار داشت ثروت کشور هم عدالتی در آن باشد!!