آتشی که با مجوز مسئولین در ارومیه روشن شد، دودش به چشم خود مسئولین خواهد رفت
در آخرین روزهای سال ۱۴۰۳ شاهد صدور مجوز از سوی مسئولین استان آذربایجان غربی برای برگزاری مراسم نوروزی توسط کردها در قلب تپنده آذربایجان یعنی شهر ارومیه بودیم.
مراسمی که به غیر از برخی حرمتشکنیها پرچم اقلیمک{کردستان} عراق به اهتزار در آمد و برخی نشانهای گروه های تروریستی کردی! به نمایش گذاشته و برخی شعارها در آن سر داده شد.
اولین سوالی که به ذهن هر فردی می رسد این است که هدف از دادن مجوز برای برگزاری این گردهمایی چه بوده است؟
اگر هدف به پیشواز عید نوروز رفتن بود پس چرا به مردم ترک آذربایجان یعنی صاحبان اصلی و ابدی این شهر و استان مجوز داده نشد؟
اگر دادن پیام به کشور ترکیه بود؛ هر عقل سلیمی می داند در این شرایط پرتنش منطقه که ایران هر روز شاهد تهدید از سوی اسرائیل و آمریکا و کشورهای اروپایی می باشد، ایجاد تعامل و همگرایی با همسایهها شرط لازم جهت گذار از بحران های موجود است.
همانطور که می دانید برگزاری مراسم عید نوروز توسط کردها در ترکیه نمادی از گردهمایی اعتراضی علیه حاکمیت کشور ترکیه و سر دادن شعار علیه آن کشور می باشد که هر ساله توسط پ ک ک ترتیب داده می شود و از اینرو دولت ترکیه مجوز برگزاری نمی دهد .
حال بحث روابط ایران و ترکیه به کنار آیا مسئولین فکر نمی کنند که با اینکار پایگاه خود را در بین مردم آذربایجان تضعیف نموده و با تداوم این سیاست به کلی از دست خواهند داد؟
به نظر شما دادن چنین مجوزی در ایران برای کردها آنهم در قلب تپنده آذربایجان (یعنی ارومیه) که در آن کردهای مهاجر در شعارهای خود ارومیه را شهری کردنشین خوانده و پرچم اقلیم کردستان را به اهتزاز در آورده اند، چه دستاوردی برای مسئولین صادر کننده این مجوز داشته است؟
با کدامین منطق در استانی که به گواه تاریخ به دست رضا شاه ملعون کردهای مهاجر از عراق در این استان سکنی داده شده اند، شما امروز میدان برای صاحبخانگی این کردهای مهاجر در استان آذربایجان غربی و شهر تا ابد ترکنشین اورومیه را می دهید!؟
گیرم شاید می خواستید برای کشور ترکیه پیامی بدهید، هدفتان از این اقدام در مورد مردم آذربایجان که صاحبان اصلی این سرزمین هستند، چه بود؟
گویا جنگ ایران و عراق و جنایات احزاب کومله و دمکرات را به ورطه فراموشی سپرده اید؟!
گویا گوشهای شما به خبر شهادت جوانان این دیار توسط گروه های تروریستی کردی در مرزها عادت کرده است؟
گویا اعتراضات ژینا امینی را که به اذعان خودتان پروژه ای برانداز بود را به این زودی فراموش کرده اید؟
مگر به اذعان خود شماها در اعتراضات موسوم به ژن، ژیان، آزادی (که شعار تروریست معروف عبدالله اوجالان بود) تعداد زیادی از نیروهای وابسته به حکومت، جان خود را از دست ندادند و هزینههای بسیار مادی و سیاسی بر کشور تحمیل نشد؟
حال جایزه ی آن اعتراضات و آشوبها دادن مجوز برای عرض اندام آنان در آذربایجان است؟
این رفتار دوگانه توسط مسئولین آن استان چنین تداعی می نماید که هر کسی صدایش بلندتر باشد، نزد آنها محبوب تر خواهد بود و هر ملتی که فقط فعالیت مدنی داشته باشد بیشتر توسری خورتر خواهد بود!
اما اشتباه همین جا است.
سکوت آذربایجان، سکوتی معنادار است.
سکوت آذربایجان بعضا از روی نجابت و بعضا از روی خشم است.
ما که دیروز از روی نجابتمان وارد میدان نشدیم تا بساط این کردهای مهاجر را بر هم بزنیم، امروز نتیجه سکوتمان این شد که در تلویزیون های اپوزیسیون فارسی و کردی و همچنین خبرگزاری های وابسته به آنها چنین القاء می شود که کردها خواسته خود را با وجود مخالفتها در شهر کرد نشین! ارومیه و استان آذربایجان غربی تحمیل و اجرایی کردند.
امروز بخاطر رفتار دوگانه شما مسئولین استانی و کشوری این استان و این شهر در رسانه های اپوزیسیون و بعضا رسانه های داخلی و صدا و سیما، کرد نشین معرفی می شود و جسارت بهجایی می رسد که حتی این استان را «استان ارومیه»! خطاب می کنند و رفته رفته در صدد حذف نام مقدس آذربایجان از آن هستند.
در آخر باز تاکید می کنم با در پیش گرفتن این سیاست غلط، عاقبت دود آن به چشم خودتان خواهد رفت و به مرور زمان با دست خودتان ترکیب جمعیتی آذربایجانی شیعه را تضعیف و جمعیت سنی کرد را تقویت خواهید کرد و کردها را برای پروژه های بعدی به قول خودتان برانداز همچون ژینا که حقیقتا برای حقوق زنان نه، بلکه برای زیاده خواهی کردهای مهاجر بود، جسورتر خواهید نمود.
✍️: حامد یگانهپور