هشدار به مسعود پزشکیان
در آستانه مذاکرات مستقیم «به ادعای ترامپ و تأیید عباس عراقچی» و غیرمستقیم «به ادعای عنقلابیون خُلایی» (انقلابیون ولایی)، حوادثی در ایران شکل میگیرد که هر انسان سالمالعقل و منصفی را به تأمل وادار میکند.
در حالی که فشار ناشی از خفگی تحریمها از بیرون رژیم را به لحظات ملکوتی احتضار نزدیک میکند، طناب دار ایرانشهری نفوذی در بدنه ولایتمعاشان بر گردن جمهوری اسلامی نیز در حال تنگتر شدن است.
بدون تکلف و استفاده از الفاظ و القاب قلمبه-سلمبه و استناد کردن به هایدگر، ژانژاک روسو، ارسطو، کارل مارکس و… خیلی رک و صاف و ساده، نکاتی را به جناب آقای پزشکیان یادآوری میکنم، چه خوش آید و چه در نظر افتد.
جناب آقای مسعود پزشکیان ( رئیسجمهور ناخواسته ) ، با توجه به سوابق مدیریتی و سر و کله زدن با جماعت ویرانشهری امثال داوود دشتبانی و… و مخالفت شدید ایرانشهریها با تشکیل فراکسیون تورکان ایران درمجلس به ریاست جنابعالی، و اظهارات صریح جواد ظریف به نقل از غربیها مبنی بر: «کاری نکنید که دست حمایتمان را از رویتان برداریم و مجبور شوید در عرض دو هفته در تهران ترکی حرف بزنید»! لازم است که اهم موضوع را یکبار دیگر یادآوری کنیم؛ هرچند خود نیک میدانی. سوال اساسی اینجاست که، چه کسانی آن حرف را به ظریف گفتهاند؟!
حال که بدون انگیزه و با هُل ناگهانی اطرافیان به عمیقترین نقطهی گود سیاست پرتاب شدهاید، بهتر است که با سعه صدر و آرامش، خود و مردم را از این گرداب بلا برهانید.
ممکن است بگویید که، هویتطلبان غیرفارس در ایران و مخصوصاً فعالان حرکت ملی آذربایجان جنوبی، مدام در فکر توهم توطئه هستند؛ اما این مسئله تورکستیزی در ایران، دیگر چیزی نیست که با فرافکنی بتوان جمع و جورش کرد. به مانند آن حکایت معروف بین دو مرد عرب و فارس، «الاحساس والمشاهدة».
هنگامی که با کودتای انگلیسی، کلهپوکی همچون رضا پالانی و رؤسای منتخب و دورهدیدهی لژ فراماسونریاش با شدت تمام شروع به دولت-ملتسازی براساس ائتنیک بیریشهی دری/تاجیکی با نام ملت فارس-کشور ایران کردند، نمی دانستند که در عرض نیمقرن، با آتش غضب تبریز در بیستونهم بهمن، خواهند سوخت.
دیگ سیاست و هنر آذربایجان در اجاق تبریز، خیلی دیر گرم میشود، اما وقتی به جوش آمد، تا هیزمکِشان را نسوزاند، هرگز از جوش و خروش نمیافتد.
به امید دستیابی به سلاح هستهای و یا پلاسمایی کذایی نیز نمیتوان در مقابل سهمخواهی ترامپ بیزنسمن به این راحتی دوام آورد. البته آنان حق دارند؛ زیرا اگر برادران بی دین تمام کمونیستیتان از سفره ایران فلکزده متنعم میشوند، چرا آمریکا و اسرائیلی که حداقل به خدا و رسولانش اعتقاد دارند، از این امتیاز محروم باشند؟
جناب مسعود پزشکیان، اگر به انسانیت و حقیقت دین اسلام و عدالت علی ایمان داری، ناگفته پیداست که، نباید زیر بار ظلم این ویرانشهریها می رفتی. اما بدان که حقیقت تاریخی مردم و جغرافیای موسوم به ایران، آنچیزی نیست که گروهی بیمار فکری از روی توهم بی پایان خود، بنام هرودوت و یا فردوسی برای این مردم داستانسرایی کرده اند.
ذکر یک مثال از شاهنامه و تواریخ هرودوت به مثابه مشتی از خروار کافیست که در این موضوع با رفرنسدهی اطاله کلام نشود.
آنجایی که حتی در کتابهای درسی نیز از قول فردوسی به ما تلقین میکردند: « بسی رنج بردم در این سال سی عجم زنده کردم بدین پارسی…»
تو نگو در اصل فردوسی به دنبال تکه نان صلهای از شاه مقتدر تورکان غزنوی بوده، و نه به فکر احیای زبان فارسی و ایران موهوم.
زیرا در معتبرترین نسخه شاهنامه که همانا نسخه مسکو می نامند، اصل آن بیت این چنین است:
«سیو پنج سال اندر سرای سپنج بسی رنج بردم به امید گنج».
داستانهای ایران خاخاممنشیان نیز دست کمی از این تحریف ندارند. مثلا از قول هرودوت در کتاب سوم تواریخ ادعا میشود که، در دوهزارو پانصد سال پیش، خشایار با پنج میلیون و سیصدو بیستهزارنفر اردوی سواره و پیاده و ۱۲۰۰ فروند کشتی ناوگان جنگی دریایی به یونان حمله کرد! آخر یکی نیست به این نویسندهگان و مترجمان هرودوت نامه بگوید که، حضرات، ترمینهایی از قبیل میلیون، میلیارد و… اصطلاحات معاصر حاصل از نیاز زمانه هستند. همچنانکه در زمان انعقاد عهدنامه ترکمنچای به دلیل ناشناخته بودن اصطلاح میلیون از واحد ده کرور تومان برای اعاده غرامت قاجار به روسیه استفاده شده است. در ضمن، قویترین ارتش جهان با کشوری دارای جمعیت سیصدو پنجاه میلیونی در عصر حاضر که همانا ایالات متحده آمریکا باشد، با احتساب نیروی ذخیرهاش نیز به اندازه نصف تعداد ادعایی ارتش خشایار نیرو ندارد، و اساساً قبل از خشونتنامه فردوسی، در هیچ یک از منابع معتبر و کتیبههای باستانی، نامی از ایران موجود نیست.
اما آن نهجالبلاغهای که شما ادعای حفظ بودنش را دارید، بدون آنکه ایران نامی بشناسد، حداقل چهارده بار از آذربایجان نام برده است. پس ستیز آگاهانه و یا ناآگاهانه با عنصر تورک و جغرافیای آذربایجان در ایران، تف انداختن به متون نهجالبلاغه و ترویج خرافات هرودوتی و گافنامه فردوسی است.
جناب دکتر پزشکیان، برای اینکه از اصل مسئله دور نشویم، با یک مثال بارز دیگر، موضوع را پیمیگیرم.
میدان دادن به اکراد مسلح و قاتلان فرزندان این مرز و بوم با پشتیبانی حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران و جولان دادن تروریست و قاچاقچی بینالمللی و محافظان مسلح او (ناجی شریفی زیندشتی) در فضای میدانی آذربایجان غربی، در حالی که طبق قانون مصوب ۱۳۹۰حمل و نگهداری سلاح جرم بوده، و بازگذاشتن دست هشتصد نفر از تاریکاندیشان تمامیتخواه خود روشنفکرپندار پانایرانیست افراطی در صدور بیانیه برعلیه هستی تورکان در ایران، مسئلهای نیست که بتوان براحتی بر آن چشمپوشی کرد.
افزون بر این، در آستانه سفر جنابعالی به جمهوری آذربایجان (خانه دوم معنوی و مستقل آذربایجانیان جهان)، اجرای مانوور مشترک سپاه و ارتش ارمنستان، حاوی چه پیامی از سوی نفوذیهای ایرانشهری در بدنه دولت شماست؟ مگر نه اینکه مسئول برگزاری مانوور مذکور ادعا میکند که، هیچ خطری در مرز شمالی کشور موجود نیست؟
اولین وزیر محمدشاه قاجار معلم وی به نام حاجی میرزا آقاسی بود که اصالتی ایروانی داشته و از ترکان بایات بود.
دکتر توحید ملکزاده مینویسد:
«یک روز محمدشاه قاجار از وی پرسید: اگر اهالی فارس یاغی شوند چه باید کرد؟ وی در جواب اظهار داشت: با دلاوران آذربایجان سرکوب خواهند شد.
شاه مسأله طغیان مردم سایر ایالات و ولایات را مطرح ساخت و همان جواب را شنید تا بالاخره پرسید: اگر خود آذربایجانیها یاغی شوند چه باید کرد؟ حاجی گفت: مردم آذربایجان شاهسئون هستند و هیچگاه علیه دولت عصیان نخواهند کرد. شاه گفت فرض محال که محال نیست. حاجی عرض کرد در آن صورت کار و زار و روزگار ما تیره و تار خواهد شد. ( روزنامه حبل المتین، چاپ کلکته، شماره ۲۵ سال ۱۶ ص: ۱۹. به نقل از زندگی حاج میرزا آقاسی، حسین سعادت نوری، ص: ۳۰۵)»
صبر آذربایجان از اقدامات مجرمانه بعضی روشنفکرنمایان حدی دارد. کما اینکه در دوم فروردین زیاده خواهان را در جایشان نشاندند».
آری، اگر میخواهید در مذاکره با آمریکا، مثل متهم در مقابل بازجو ننشینید، و در ادامه حتی درصورت سازش با غرب به ریاست آمریکا، با صاحبان اصلی ایران که همانا تورکان بوده و علیرغم یک قرن قتل و عام فیزیکی و فرهنگی بازهم در اکثریت هستند، سازش عاقلانه و عاجل نکنید، و از این طریق با عضویت در اتحادیه کشورهای تورک، خودتان را بیمه نکنید، دیرزمانی نخواهد کشید که در آتش خشم ملت تاریخ و تمدنساز تورکان ساکن ایران به همراه اربابان پشتپردهتان خواهید سوخت. زیرا آمریکا و اسرائیل با آن همه خدم و حشم، نتوانستند جمعیت دو میلیونی غزه را ساکت کنند. حالا تصور کن که یک جمعیت حداقل ۴۰ میلیونی بیدار و واقف گشته به هویت و حقوق خویش را چه میشود کرد؟
من آنچه شرط بلاغ است با تو میگویم، خواه از سخنم پند بگیر، خواه ملال./ پایان
نویسنده: حبیب ساسانیان (یاکاموز)/
هشدار به مسعود پزشکیان
زمان مطالعه: ۹ دقیقه ۰ ثانیه