آیا تاریخ تکرار می شود؟
بحران اقتصادی امروز آدم را بیاد زمینه های کودتای ننگین ۱۲۹۹ می اندازد. بازیهای حاکمان بی نام نشان جهان چنان حرفه ایی و باور نکردنی پیش میرود که هر کسی را به حیرت وا میدارد. بر کسی پنهان نیست که اقتصاد و معیشت ملت اثرات مهمی بر سیاست هر کشور؛ دولت و سیستم حکومتی میگذارد. به همین خاطر است قدرت پرستان خودفروش نفوذی سعی در ایجاد بحران اقتصادی نموده حرکت عدالت خواهانه مردم را با معیشت روز مره منحرف کرده از چاله به چاه می اندازند. واین ترفند شوم را در کودتای ننگین ۱۲۹۹ که منجر به انتقال قدرت شد؛ اجرا نمودند! با گذشت زمان امپریالیسم جهت حفظ منافع خود در کشورهای مورد نظرش اغلب بجای لشگرکشی نفوذ سیاسی به ارکان دولت؛ قبضه نقاط حساس سیستم مدیریت؛ ترویج جهالت؛ رواج رشوه؛ مرسوم نمودن روابط بجای ضوابط؛ کشیدن حکومت به دیکتاتوری؛ زمینه فرار تحصیل کردگان و نخبه ها یا نخبه دزدی؛ اندیشه کُشی؛ کشاندن جامعه به هرج و مرج اقتصادی؛ فرهنگی؛ اجتماعی و در کنار همه اینها ترساندن گردانندگان کشور از بیداری شعور سیاسی اجتماعی کشور؛… را اعمال میکند. در کتاب «انگلیسیها در ایران» یکی از جاسوسان حرفه ایی مینویسد: «دربار قاجاریان را به رشوه و فساد آلوده نمودیم؛ این حکومت از داخل پوسیده شده است و زمینه برای هر اقدامی فراهم شده است؛ سعی کنید این سیاست را در امپراتودی عثمانی نیز اعمال کنید!» در بار قاجاریان از نخست وزیران گرفته تا مخالفان سیاسی و تمامی ارکان دولت بدست فراماسونرها افتاده بود. در واقع شاه در محاصره خود فروختگان مانده برای اداره کشور نا خواسته با بیگانه و بیگانه پرستان مشاورت میکرد. دست عوامل روس و انگلیس در هر زمینه ای باز بود. مردم بدنبال انقلاب مشروطیت؛ خواهان برقراری نظام جمهوریت بودند؛ روزنامه ها و قلمها آزادانه می نوشتند؛ تاجران و سودگران روس و انگلیس چاره را در بازی با معیشت روزمره برای جلوگیری از بیداری عموم دانسته و غلات را از مردم خریده یا انبار نمودند یا از کشور خارج کردند. قحطی و گرسنگی را بر سرنوشت مردم حاکم کردند. میلیونها نفر از گرسنگی تلف شدند و موذیانه به مروم تبلیغ نمودند که حکومت تورکها عامل همه بدبختیهاست! تا جایی که عموم مردم (بونلار گئتسین ایت گلسه گلیب)اینها بروند سگ هم بیاید آمده! و سگ انگلیسیها آمد. تجار اجانب درب انبارهارا باز کردند؛ نان و وسایل روزمره را نسبت به گذشته کمی در دسترس قرار دادند. ولی مطبوعات آزاد را جمع کرده و آزادیهای حزبی گروهی را ممنوع نمودند. دزدیهای آشکار که توسط بیگها و دستجات وابسته به بیگانه به میدان آمده بود جمع کرده، دزدیهای دولتی و حکومتی را جایگزین آن نمودند! جهت از بین بردن اندیشه و شعور اجتماعی سیاسی هویت مردم را مورد حمله قرار داده پروژه یکسانسازی پارس زبانی و ایده ضد اسلامی پان ایرانیستی را به فکر مردم تحمیل نمودند. اما امپر یالیسم به هر مزدورش تارخ مصرفی را تعیین می نماید. زیرا طبیعتا جامعه هر قدر هم خفقان باشد آگاهان سیاسی فرهنگی در آن رشد می نمایند. بنا براین جهت قتل وعام یا فرارشان دست به تغییر حکومت با انقلاب مردم می نمایند تا آگاهان و معترضان و صاحبان جسارت؛ شعور؛ را در حین انقلاب نابود کنند؛ یا توسط حکومت جدیدشان سلاخی نمایند. مردم باید بیدار باشند. امروز بحران اقتصادی؛ هرج و مرج در بازار معیشتی مردم؛ در کنارش عدم وجود احزاب سیاسی غیر وابسته به دولت؛ به میدان امدن مترسکهایی چون نیم پهلویها و پان ایرانیستهای جیره خوار خارج نشین؛ میتواند مسیر ترقیخواهانه و عدالت خواهانه مردم را تغییر دهد و از چاله به چاه اندازد. زیرا بعد از کودتای سیاه ۱۲۹۹ تمامی روشنفکران معترض به دیکتاتوری مخصوصا تورکها قتل و عام و زندانی شدند! در جنگ جهانی دوم مردم آذربایجان به اتهام خود مختاری و استفاده از زبان مادری قتل وعام شدند! در انقلاب ۱۳۵۷ هزاران نفر از آذربایجانیها هدف گلوله قرار گرفتند و بعد از انقلاب «حزب خلق مسلمان» بخاطر عدالت خواهی برای آذربایجان قتل و عام شدند!… آری تنها راه نجات مردم مخصوصا تورکها که در استثمار مضاعف قرار گرفته اند ترویج بیداری ملی و تشکیل یک حزب در داخل آذربایجان است تا هم در سایه شعور ملی جهالت مرید و مرشد بازی و رهبر سازی که معلوم نیست از کجا تقویت میشود از بین برود و هم سنگری باشد در مقابل حیله های امپریالیستهای ضد تورک. زیرا بر کسی پوشیده نیست که دنیای مسیحیت یعنی غرب؛ آمریکا؛ روسیه…و زیر مجموعه آنها یعنی سیستم حاکم پشت پرده پان ایرانیست؛ داشناکستیون و صهیونیسم و کل دشمنان عدالت اجتماعی؛ که همگی ضد تورک و ضد اسلام هستند. به امید بیداری عمومی شعور ملی و تحکیم عدالت اجتماعی و آزادی از هر نوع بند اختناق.