جامعه مدنی و مافیاها
▪️من فکر می کردم ، مافیا ها در قمارخانه های بزرگ و یا در کار های بزرگ مثلا واردات اتوموبیل و قاچاق های کلان و… وجود دارد، روزی برای دیدن فیلمی به سینما آتلانتیک در خیابان پهلوی تهران رفتم، روز جمعه بود و من بیکار، صف ایستادم.
نزدیکی های گیشه یک نفر پیش من آمد و گفت: این پول را بگیر و برایم پانزده تا بلیط بخر، پول نگرفتم گفتم اگر بتوانم می گیرم. وقتی نوبت خرید من شد، گفتم: خانم شانزده تا بلیط می خواهم! گفت: اوف یکی بیشتر ممکن نیست!
جمعی را نشان دادم و گفتم: دختر خانم من دانشجو هستم، گروه ما به کوه نرفته تا بتوانیم این فیلم را ببینیم، اگر می خواهی بگویم بیایند صف، جنگ تن به تن را موجب می شوی!
خلاصه سرتان را درد نیاورم، من بلیط را خریدم ولی از سفارش دهنده خبری نشد، منهم مثل یک بازار سیاهی جلوی سینما بلیط ها را فروختم و با آخرین بلیط وارد سینما شدم.
حین ورود یک پاسبان با یک شخصی قلدر از بازوهایم گرفته و مرا به دفتر سینما بردند. پاسبان برایم التماس می کرد، می گفت: همشهری به قیافه تو بازار سیاهی نمی آید، دانشجوئی برو درس ات را بخوان، دفعه دیگر اگر تکرار شود، از دست کلانتری هم رها بشوی، از دست اون مافیا (مردی بیرون ایستاده بود و ماوقع را تماشا می کرد ) نمی توانی رها بشوی، من خیلی پادر میانی کردم که بار اول بوده و دانشجو است!
تازه، آن روز بود من فهمیدم که مافیا چیه و تا کجا ها نفوذ کرده است.
▪️فرماندار اسبق می گفت: یارو برای یک انجمن خیریه آمده بود، یک میلیارد تومان پیشنهاد رشوه می کرد! ( معادل ده میلیارد امروز )
بعضا ما خیلی راحت می گوئیم که عده ای اتوبوس خواب شده اند، یا گورخوابی فلان و فلان! مگر اتوبوس و یا گور مفته که هر کس خواست برود و بخوابد؟ باید اول حق و حساب بدهد، از مافیای اتوبوس خوابی و گور خوابی اذن بگیرد، بهای آن را بپردازد و بعد وارد این میدان شود.
مافیا های اصلی فقط از دست فروش ها، و یا کولبری به عنوان ابزار استفاده می کنند! از بار فروش میدان تره بار، میوه می خریدم ، گف : موز نداریم! گفتم: کمبود موز هست؟ گفت : نه همسایه ها دارند، من دیگه از دست مافیایِ موز سیر شدم ! از بس {تاوان} دادم که جان به سر شدم!
برای بستری شدن در بیمارستان های دولتی باید زیر میزی سکه بدهی! غیر دولتی ها پول کلان می گیرند، حساب مافیا را خودشان حل می کنند. توسعه جامعه بستگی به وسعت جامعه مدنی دارد .
▪️مافیاها نقطه مقابل جامعه مدنی هستند، جامعه مدنی با اصول مشخص و قوانین مشخص پا می گیرد. وقتی با نقد قدرت و نقد مسئولان با افراد هیچکاره و در عمل همه کاره، مواجه می شوی که از هر طرف هجوم می آورند، مافیا شکل می گیرد.
می گویم تو دیگه چکاره ای؟ من از دولت و یا سردار و یا رئیس جمهور نقد کرده ام، هم قدرت دارند، هم دادگاه دارند هم خودشان می توانند شکایت کنند و یا بزنند! اینها هم مافیای قدرت است که معمولا از اراذل و اوباش بدون کاراکتر و بدون شخصیت انتخاب می شوند، تا فرد دارای کاراکتر و شخصیت را خرد و خمیر بکنند.
چنین افرادی اگر هم صد تا دکترا داشته باشند، همان هستند. اراذل و اوباش باسواد ها و دانشگاه دیده ها ، عناصر بی هویتی که نه از اصول جامعه مدنی بلکه از افراد مافیای خود دفاع می کنند ! مافیاها به چنین افرادی پول می دهند ولی تمامی حیثیت و شرافت انسانی آنها را لگد مال می کنند و در روز ی که تاریخ مصرفشان بسر می رسد، الفاتحه.
🖌: عیسی نظری / حقوقدان و قاضی بازنشسته- سردبیر نوید آذربایجان