- آذربایجان خبرلری

درسهائی که میبایستی از قیام دوم فروردین آموخت!

1403 برای حاکمیت جمهوری اسلامی سالی مملو از شکست ، پرپر شدن رویاها و هژمونی طلبیش بود، برای درک بهتر به چند نمونه برجسته اشاره میکنم:

سقوط کاملا مشکوک هلیکوپتر و کشته شدن رئیس جمهور، وزیر خارجه، امام جمعه و استاندار آزربایجان شرقی و… .
تن دادن به انتخاب یکی از کاندیداهای اصلاح طلبان به خاطر ترس از بایکوت گسترده انتخابات( انتصابات)
ترور هنیه از رهبران حماس در تهران، درست در شب تحلیف پزشکیان.
کشته شدن حسن نصرالله و شکست حزب الله به عنوان اصلی ترین بازوی نظامی اش.
سقوط اسد و تسلط ترکیه ، اسرائیل و هئیت تحریرالشام در سوریه.
احتمال پایان جنگ روسیه و اوکرائین .
بالا رفتن غیر قابل کنترل قیمت دلار و بی ارزش شدن ریال .
فشار غیر قابل تحمل اقتصادی و ترس از انفجار خشم ملتها.
افزایش نارضایتی و تمایل به جدائی در بین ملتهای تحت ستم .
و…

همه مواردی که در بالا به آنها اشاره شد نشان میدهدکه جمهوری اسلامی بعد از 46 سال حاکمیت مستبدانه اش عملا در بین مردم:

مشروعیت ندارد.
توان نظامی اش رو به افول میباشد.
نیروهای امنیتی اش فقط کار برد داخلی دارد.
قدرت مدیریت بحران را ندارد.
فاقد برنامه برای بهبود اقتصاد میباشد
درک درست و استراتژی از تغییرات جهانی ندارد.
ریزش نیروهایش فزونی گرفته.
و در یک کلام به آخر خط رسیده است.

پس میبایستی برای فرار از سرنگونی زودهنگام چاره ای بیندیشد.به همین خاطر دست به کار شد:

مطالب مشابه

تلاش کرد تا با برداشتن ماسک 46 ساله و فدای جریانات و افرادی که فریب ریاکاریش را خورده بودند، باب گفتگوی علنی با امریکا را باز کند.
در داخل برای فرار از مشکلات اقتصادی، سیاسی، اجتماعی و فرهنگی تلاش کند تا مانع اتحاد ملتها بر علیه سیستم شده و با تحریک اختلافات آنها را درگیر در خود نماید .

به همین خاطر نوروز را برگزید.

و در حالی که به درخواست دو هفته پیش جمعی از اهالی اورمو ( سازمان فرهنگی- ورزشی شهرداری) برای برگزاری مراسم چهارشنبه آخر سال جواب رد داده بود !. (درخواست کنندگان برای اینکه مراسم اود چرشنبه‌سی با شب‌های قدر و ضربت و شهادت حضرت علی تداخل نداشته باشد، سه‌شنبه هفته گذشته (۲۱اسفند) را زمان برگزاری مراسم خود مطرح کرده بودند ولی آن سازمان با برگزاری آن مراسم به ضرس قاطع مخالفت کرد.){1}

اما با درخواست کردها برای برگزاری نوروز و رقص و پایکوبیشان وزارت کشور موافقت و مجوز صادر کرد!. ( در 28 اسفند) تا آنها با خیال راحت در فردای آن روز، آزادانه گرد هم بیایند!.

در این مراسم بر علاوه بر برخی حرکتهایی که ظاهرا جمهوری اسلامی آنها را خلاف شرع و جرم میداند:

برخی از شرکت کنندگان بر اساس دستور سازمانی حزب دمکرات کردستان، لباس پیشمرگان را پوشیده و در مراسم شرکت کردند!
پرچم اقلیم کردستان عراق را بر افراشتند.
شعارهای تفرقه افکنانه، نژادپرستانه و توسعه طلبانه دادند.
شعار ارومو خاک کردستان است را سر دادند.
و …

اما دریغ از برخورد، و جالب آنکه اپوزیسیون بظاهر مخالف جمهوری اسلامی هم ، نه تنها چنین حرکاتی را نقد و یا نفی نکرده و آنها را پان کرد ، وابسته ، خائن، تجزیه طلب و… ندانست بلکه آنها را ستوده و حمایت نیز کرد!.

واکنش ملت تورک آزربایجان بدون توجه به وابستگی سیاسی و ایدئولوژیکیشان.

در واکنش به این رویداد، رئیس شورای شهر ارومو و از روحانیون اصولگرا، فراخوانی برای برگزاری تجمعی در روز دوم فروردین، همزمان با ۲۱ ماه رمضان، صادر کرد. (اجتماع علویان).

هر چند جمهوری اسلامی تلاش کرد تا به بهانه هتک حرمت مقدسات دینی! و تحریک احساسات ، مردم را به خیابان کشانده و با سر دادن شعارهای مذهبی بر طبل جنگ ( شیعه- سنی ) زده و برای مدتی از آن بهره ببرد .اما ملت تورک، هوشیارتر از آن بود که گرفتار تله پهن شده حاکمیت و گروههای وابسته و مزدور گردد. چرا که آنها خوب میدانستند که، اجازه دهنده و طراح، خود حاکمیت و مجریانش گروههای وابسته و تروریست – رسانه های وابسته و اپوزیسیون باستانگرای مفلوک میباشد.( ملت آگاه و هوشیار تورک آزربایجان نشان داد که وقتی مشکل اصلی وطن و هویت ملی اش میباشد، اختلافات سیاسی، ایدئولوژیکی و… نمی تواند مانع اتحاد و همدلی آنها گردد. )

سرازیر شدن سیل جمعیت در ابعاد صدها هزار نفری به خیابان و سر دادن شعارهای ملی و دفاع از سرزمین همیشه تورک استان آذربایجان غربی، علاوه برآنکه طرح تفرقه افکنانه جمهوری اسلامی و توطئه دول خارجی و تروریستهای تحت امر آنها را نقش بر آب کرد، نشان داد که ملت غیور آزربایجان فارغ از هر تفکری :

اجازه نخواهد داد هویت و سرزمینش مورد معامله قرار بگیرد.
در مقابل توسعه طلب و توطئه قدرتهای استعماری تا پای جان می ایستد.
هر چند برای حفظ هویت و سرزمینش از راههای مسالمت آمیز استفاده میکند اما در صورت لزوم میتواند در کوتاهترین زمان ممکن به جای استفاده از سمبل سلاح ( چوب مراسم شاخشی )خود را مسلح و در ابعاد میلیونی سازماندهی کند.
در عین نگرش دمکراتیک و پایبندی به پولورالیسم و احترام به حقوق ملتهای ساکن در سرزمینش، توانایی و قدرت برخورد با جریانات تروریست گوش بفرمان عوامل خارجی و خنثی کردن توطئه حاکمیت را دارد.
و …

عکس العمل عوامل اصلی و مزدبگیران!

در زیر به برخی موضع گیریهای ظاهرا مخالف اما صحنه گردان و بازیگران پروژه کردسازی آزربایجان اشاره میکنم تا چهره پلید و ضد انسانی و تورک ستیزشان بیشتر برملا گردد:

رادیو فردا( امریکا): این رسانه که خود از حامیان اصلی پروژه تغییر بافت منطقه و تشکیل کردستان بزرگ میباشد در تحلیلی بر علیه ملت تورک با آسمان و ریسمان بافی و مدد گرفتن از یک توسعه طلب مزدبگیر تحت عنوان استاد دانشگاه و جامعه شناس از بئی کندی ( بوکان) تلاش میکند تا تورکها را آشوب گر، و نفرت پراکن نشان دهد تا واقعیت پنهان نگه داشته شود:

ارومیه، شهری در شمال غرب ایران این روزها با انتشار تصاویر و ویدئوهایی خبرساز شده که چندان با تنوع بافتی تاریخی و چندفرهنگی این شهر همسانی ندارد. تصاویری از مراسمی حکومتی با عنوان اجتماع علویان در روز دوم فروردین ۱۴۰۴؛ حاضران با چوب‌هایی در دست «حیدر حیدر» می‌گویند و شعارهای تند قومیتی علیه شهروندان کُرد سر می‌دهند. آن هم یک روز پس از جشن نوروزی در این شهر. اما در ارومیه و در استان آذربایجان غربی چه اتفاقی در حال افتادن است و این تصاویر و شعارها نشانه چیست؟ این پرسش‌ها را در گفت‌وگو با عبدالعزیز مولودی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه در شهر بوکان، مطرح کردیم.{2}

رادیو دویچه وله( آلمان): این رادیو با وارونه نویسی تلاش میکند تا با استناد به ج ا و نیز نماینده! کرد نشان دهد که تورکها مروج فتنه و قوم گرایی هستند!!!

برگزاری تجمع دوم فروردین و طرح شعارهای قوم‌گرایانه، واکنش‌های متعددی را به دنبال داشت. شهین جهانگیری، نماینده اهل سنت ارومیه، با محکوم کردن شعارهای تفرقه‌آمیز، بر ضرورت حفظ همبستگی میان اقوام تأکید کرد. پلیس آذربایجان غربی نیز ضمن تأکید بر “غیرسیاسی بودن” این مراسم، از بازداشت فردی خبر داد که به گفته مقام‌های امنیتی، اقدام به “توهین و تحریک علیه اقوام” کرده بود. همچنین در ۴ فروردین ۱۴۰۴، رسانه‌های ایران از قول رحیم جانبخش، فرمانده انتظامی آذربایجان غربی، از بازداشت ۲۲ نفر در پی این تجمعات خبر دادند. وی این افراد را به “قصد ترویج نفرت‌پراکنی و فتنه قومی” متهم کرد.{3}

کردپرس: سایتی که بنام دفاع از جمهوری اسلامی عملا رسانه تبلیغی و تهیجی توسعه طلبان و توجیه کننده وابستگی و تروریسم احزاب کردی میباشد:

۲۸ اسفند ۱۴۰۳ روز کشف حجاب اجباری از روایتی دروغینی بود که سال‌هاست تکثر و تنوع را انکار کرده و با یک تردستی افتضاح اما لجوجانه و کینه‌توزانه در تلاش بوده تا کردها و مسیحیان ارومیه را نامرئی کند. چه کفن‌ها که طی چند دهه گذشته برای پنهان کردن این تفاوت‌ها و سرکوب کردها پوشیده نشد و چه گریبان‌ها که برای تداوم کتمان حقوق بدیهی و طبیعی مردم کرد در این دیار چاک نشد. اکنون اما آتش نوروز اهورایی بر پرده‌ی نامرئی‌سازی آن جاهلانِ لجوج افتاد و واقعیت شهر چنان نمود که بود و می‌باید بود.{4}

حزب توسعه طلب و تروریستی دمکرات کردستان: مصطفی هجری رهبر حزب تروریستی کردستان در پیامی که در سایت رسمی به چاپ رسیده عملا آزربایجان غربی را خاک کردستان معرفی کرده و جالب است که نه رژیم و نه اپوزیسیون هیچ عکس العملی به این گستاخی نشان ندادند( متاسفانه سالها قبل قاسملو نیز چنین هزیان گویی کرده و پاسخی در خور دریافت نکرده بود) شاید هم همین سکوت، آنها را گستاخ تر کرده است.

… از ماکو تا مناطق جنوب زاگرس، با حمایت از فراخوان نهادهای مدنی کوردستان در ارتباط با نوروز خاکی‌پوشان، با برگزاری فعالانه و گسترده آیین‌های سال نو و نوروز کوردی، بار دیگر همبستگی بی‌مانند خود را به نمایش گذاشتید.{5}

حزب تروریست و توسعه طلب کومله جناح مهتدی : عبدالله مهتدی برای هر کس که کمترین اطلاعی از تاریخجه احزاب سیاسی زندانی بنام ایران داشته باشد چهره کاملا شناخته شده ای است. وی فردی وابسته، بی پرنسیب، چپ غرب گدا و قاتل صدها کرد میباشد. فردی که اعضایش را به خدمت موساد در آورده تا پیشمرگ اسرائیل گردند.

دیروز متأسفانه شهر ارومیه صحنه‌ تجمع افرا‌ط‌گرایانه‌ای شد که می‌تواند امنیت و آسایش مردم و دوستی و زندگی مشترک کردها و ترک‌ها را مورد تهدید قرار دهد. این‌تجمع که بدون شک‌ با تحریک و اعمال نفوذ و همچنین با میدان‌داری آشکار عوامل رژیم به‌راه افتاده بود، با تکان دادن چماق و با شعارهای خشونت‌آمیز و به‌ویژه‌ نفرت‌پراکنی علیه کردها و با سوء استفاده از احساسات مذهبی به‌راه افتاده بود، با همه موازین یک تجمع سالم و مدنی و نیز با منافع و خواست‌های هر دو مردم کرد و ترک منافات دارد.

این تجمع ظاهرا برای مقابله با مراسم نوروزی چند روز قبل کردهای ارومیه سازمان داده شده بود. شایان ذکر است که روز سه‌شنبه گذشته، بیست و هشتم اسفند‌ماه، کردهای ارومیه یک تجمع نوروزی بزرگ و باشکوه ده‌ها هزار نفری را برگزار کرده بودند، اما در محیطی مسالمت‌آمیز که سراپا جشن و شادی ‌و دوستی بود و هیچ اثری از نفرت و ناسزا و خشونت‌طلبی در آن وجود نداشت و خوشبختانه تعدادی از همشهریان ترک هم شرکت داشتند و بنابراین هیچ موجبی برای نگرانی و هیچ بهانه‌ای برای این‌گونه واکنش‌های خشونت‌گرایانه وجود نداشت. {6}

این جریان وابسته و مزدور با تحریف واقعیتها اولا تجمع خودشان را صدها هزار و تجمع تورکان به توسعه طلبی را جمعی افراطی و چماق دار معرفی میکند و سپس به دروغ به برادری و همزیستی تورک و کرد اشاره میکند بی آنکه بگوید اگر شعارهای اورمیه کردستان است و بر افراشتن پرچم اقلیم عراق و شعارهای توسعه طلبانه نبود طبعا عکس العملی نیز صورت نمیگرفت .

چرا که ملت فهیم تورک آزربایجان در طول تاریخ نشان داده که با اقلیتهای دینی و ملی در سرزمینش بر اساس احترام برخورد کرده است.

دنیا میداند که حتی با وجود قتل عام مردم توسط داشناکها و نیز سیمیتکوی جنایتکار، آذربایجانی نه تنها با ملت کرد و ارمنی دشمنی نشان نداده بلکه امنیت و آرامش آنها را نیز حفظ کرده است .چرا که میداند که این دو ملت خود قربانی توطئه های دول استعمارگر و مزدورانشان تحت نام احزاب مدافع کرد و ارمنی میباشند .

امیدواریم تا دیر نشده این دو ملت به خود آمده و صف خود را کاملا با مزدوران و جیره خواران تروریست جدا کنند.

سازمان آبرو باخته اکثریت! و تبلیغ موضع گیری جبهه ملی!!!:سازمان اکثریت و خیانتهایش به آرمان فدائی با مراجعه به خود آرشیو نشریه کار کاملا آشکار و نیازی به تکرار و برشمردن خدماتش به اربابان رنگارنگش نیست.

با مطالعه این تحلیل که در آن کثیف ترین و ناجوانمردانه ترین توهینها به ملت تورک ترکیه ، آزربایجان و حرکت رهائی بخش آن شده میتوان پی به ماهیت واقعی ( نژاد پرستانه) این تشکل برد.

امیدوارم تورکهای عضو و یا هوادار این محفل با خواندن دوباره این تحلیل نژاد پرستانه – دگر ستیزانه به خود آمده و به آغوش ملت برگردند.

…عظمت این جشن آن گونه است، که نژادپرست خودکامه ی متجاوزی چون اردوغان مدعی این کهن جشن می شود و بی شرمانه دروغ پرداز پدرانگی برای تبریز می گردد. او از ضعف های ساختار سیاسی جمهوری آذربایجان و بحران سوریه نهایت سوء استفاده را برای مداخله جویی و پیگیری توهم احیای آرمان پانتورانیسم فاشیست های ترک در دیگر کشورها انجام داده است. وی در جنگ ۴۴ روزه قره باغ در سال ۲۰۲۰و بحران دالان زنگزور، اندیشه های خطرناک نژاد پرستانه ی خود را، که الهام گرفته از اندیشه هایی است که در سال های ۱۹۱۵ تا ۱۹۱۷ به نسل کشی ارامنه انجامید، به نمایش گذاشت. افسوس بسیارکه فردی بی مایه در تفکر اجتماعی و فاقد حد اقل توان اندیشیدن که نماینده مجلس فرمایشی اسلامی بوده، با اوباشیگری و لات مسلکی، به بهانه ی مراسم عزاداری با گروهی دیگر از صاحب منصبان جاهل و خائن، در آغاز عید نوروز فاجعه ای را رقم زد، که دشمنان این ملک و ملت از انجامش ناتوان بودند. او گویا در قامت نماینده ی گرگ های خاکستری و فاشیست های نوین حزب حرکت ملی ترکیه، بساط کشیدن زوزه گرگ را در شهر فرهنگ پرور ارومیه به راه می اندازد و فریب خوردگان ناآگاهی را با خویش همراه می سازد، آن هم در شهری که در طول تاریخ افتخارات بزرگی را برای ایران به ارمغان آورده است و نمادی کم مانند برای تکثرگرایی فرهنگی و دینی بوده و بازتابگر روا داری و مدارای فرهنگی به شمار می رفته است. نماد این فرهنگ هرگز گرگی و درنده خویی نبوده است…،{ 7}

البته دشمنی و عناد با خواست بر حق ملت تورک آزربایجان محدود به اینها نبوده و از رضا پهلوی و حواریونش تا علی جوانمردی که وابستگی، هدف و دروغهایش برای هر آنکس که قصد خود فریبی نداشته باشد کاملا مشخص میباشد( جالب است که وی بعد از این همه جعل خبرهای شاخدار با پر روئی باز جلوی دوربین ظاهر میشود) لشگری مزدور و نژاد پرست تشکیل داده اند تا مانع تحقق تکامل جبری تاریخ و حقانیت ذاتی و حقوقی ملت تورک آزربایجان گردند .

ما میدانیم و می بینیم:

با مطالعه و کنکاش در موضعگیری دولتهای استعماری و مهره های نفوذیشان در بین احزاب و جریانات سیاسی و حتی درون حاکمیت جمهوری اسلامی به روشنی میتوان فهمید که هدف از برنامه برملاشده آنها که بیش از صد سال است که با جدیت دنبال میکنند تغییر نقشه سیاسی خاورمیانه و تشکیل کردستان بزرگ میباشد.

نقشه ای که قصد داشتند با سقوط امپراطوری عثمانی و ضعف قاجار اجرائی نمایند اما به لطف رشادت و فداکاری ملت تورک نتوانستند.

آنها از همان فردای تاسیس دولت نوپای ترکیه تلاش کردند تا بار دیگر با حمایت از مرتجعینی همانند شیخ سعید اهدف خود را حداقل در آن جغرافیا عملیاتی نمایند اما نقشه شومشان به صخره ای بنام ملت و ارتش ملی ترکیه برخورد و شکست خورد.

در آزربایجان جنوبی هم تلاش کردند تا با حمایت از جنایتکاری بنام سمیتکو به هدف نزدیک گردند که باز با رشادت ملت سر فراز آزربایجان نتوانستند موفق شود.

در عراق و سوریه هم توسط مزدورانشان بویژه بارزانی سالها نا امنی و کشت و کشتار به راه انداخته و بنام ملت کرد با شرق و غرب و نیز رژیم نژاد پرست پهلوی همکاری کردند ولی موفق نشدند.

سقوط (هدفمند ) صدام با مداخله آشکار امریکا ( ناتو) و حمایت همه جانبه بارزانی، طالبانی و کشورهای همسایه( با قتل عام نزدیک به یک میلیون عراقی و ویرانی اش) موفقیت مرحله اول استراتژییشان بود.

آنها توانستند منطقه ای بنام اقلیم با اقلیتی کم شمار را به دو خانواده سرسپرده با گرایش فئودالی هدیه دهند ( بارزانی و طالبانی)تا با حراج منابع زیر زمینی عراق به شرکتهای نفتی و درآمدهای میلیاردی، اسپانسر دیگر مزدوران در آزربایجان جنوبی، ترکیه و سوریه گردند.( انتخاب پرچم و قبولاندن آن در دیگر مناطقی که قصد اشغالش را دارند نیز دقیقا در جهت فراهم سازی کردستان بزرگ و واحد میباشد).

در سوریه توسط مزدوران تربیت شده توانستند با مصادره نارضایتی بر حق مردم و سپس خلق داعش ( ساخته خود امریکا و غرب) در قدم اول اسد را تضعیف و کشور را به چند تکه تقسیم نمایند و جالب آنکه ی پ گ که به دروغ خود را نماینده اقلیت کمتر از یک میلیونی کرد معرفی میکند توانست با هماهنگی کامل با امریکا و… به یک سوم خاک سوریه که اتفاقا منابع نفتی و نیز آب در آن قرار دارد مسلط گردد.

سپس با حمایت و پشتیبانی ارتش آزاد سوریه (این گروه تحت حمایت همه جانبه ترکیه میباشد) تحریر الشام توانست بر سوریه تسلط یابد. غلبه ای که هر چند باعث شادی زود هنگام بخشی از مردم و جامعه جهانی را به همراه داشت اما واقعیت پنهان نگه داشته شده چیز دیگری بود. ( رسیدن به مرحله دوم استراتژیشان با رسمیت دادن به اقلیم سوریه).

در ترکیه هم بیش از 40 سال است که پ ک ک جنگی ناخواسته را به دولت و ملت ترکیه تحمیل و مانع رشد حداکثری آن شده است . امریکا و ناتو هم که ظاهرا میبایستی از تمامیت و حاکمیت عضو خود( ترکیه) دفاع نماید عملا و علنا از پ ک ک حمایت کرده و باعث قدرت یابی آن شده است. بطوری که امروزه بخش مثلا سیاسی پ ک ک ( دم پارتی) با سوء استفاده از اختلافات درونی و خلا های قانونی توانسته بیش از 80 نماینده در مجلس ملی داشته باشد. نمایندگانی که با گستاخی هر چه تمامتر پرچم اقلیم عراق را در مجلس در دست گرفته و آن را نماد و سمبل ملت کرد معرفی میکنند. {8}

حمایتهای خارجی و نیز سوء استفاده از تضادهای داخلی ترکیه کار را به جایی رسانده است که پ ک ک در نوروز امسال دهها هزار نفر را در استانبول گرد هم آورده و با حمایت علنی از اوجالان و بر افراشتن پرچم اقلیم عراق ماهیت و هدف نهایی خود را بدون ترس از برخورد قانونی ابراز دارد.

و در آزربایجان جنوبی( ارومو) نیز دقیقا همانند اربیل، سلیمانیه، شمال سوریه، دیاربکر، وان و استانبول دست به چنین نمایشی زدند تا به اربابانشان نشان دهند که آماده اجرای فرمانشان هستند.

اما قیام خودجوش ملت تورک و تجمع صدها هزار نفری با فریاد آزربایجان غربی خاک آزربایجان میباشد ،نقشه شومشان را بر هم زده و نشان داد که اگر لازم باشد ارتش میلیونی تشکیل داده و مانع از تحقق توطئه مشترک قدرتهای استعماری و نوچه هایشان میشود..

نتیجه گیری:

متاسفانه سالهاست که برخی تشکلهای حرکت رهائی بخش ملی آزربایجان جنوبی تلاش میکنند تا با احزاب تروریست و توسعه طلب کردی همکاری داشته باشند.

هر چند که این ارتباط از سوی اکثریت قریب به اتفاق ملت و فعالان رد شده و آن را خطای استراتژیکی میدانند .اما در کمال ناباوری تشکلهایی هستند که با بهانه های مختلف ارتباطشان را حفظ کرده اند.

حال که چنین اتفاقی افتاده و حرکت با احزاب تروریست به نقطه تعیین کنند و سرنوشت ساز رسیده است .آیا بهتر نیست با اعلان براعت از آنها همبستگی خود را با ملت نشان دهند؟.( همکاری با جریاناتی که آزربایجان غربی را کردستان میدانند هیچ توجیهی ندارد)

امیدوارم ملت و فعالان سیاسی حرکت ملی با درس گرفتن از این حماسه باشکوه، به جای دشمنی و نفی همدیگر با گفتمانی نو که نیاز این مرحله حرکت میباشد و نیز سازماندهی متناسب با آن مانع تحقق پروژه شوم و خونین گردند.

زنده باد ملت غیور و قهرمان آزربایجان!

به امید روزی که ملت کرد صف خود را از احزاب مزدور و تروریست جدا کرده و در کنار ملت تورک در سرزمین آزربایجان با حقوق برابر در کنار هم کشوری مستقل ،پیشرفته، عدالت محور و قانونگرا داشته باشند ، کشوری که در آن مبنا و فلسفه وجودیش کرامت انسان باشد.

نویسنده: آیدین مارالانلی/ درسهائی که میبایستی از قیام دوم فروردین آموخت!

30.03.2025-1404.01.10

پاورقی

درسهائی که میبایستی از قیام دوم فروردین آموخت!

جهت مطالعه بیشتر