اکثر تیمهای مطرح دنیا در دهه ۹۰ میلادی، از سیستم 4/4/2 استفاده میکردند و بعدها شاهد سیستم 4.2.3.1 و 4.3.3 بودیم.
همین حالا هم دیگو سیمئونه با سیستم معروف 4/4/2 شاخ خیلی از غولهای اروپا را شکسته است. سویا با سیستم 3.3.3.1 بسیار عالی ظاهر شده و پپ و کونته هم با سیستم 3.4.3 معروف هستند. یعنی سرمربیانی که فوتبال مالکانه رو دوست دارند، روی سیستم سه دفاعه متمرکز میشوند. چون به هنگام از دست دادن توپ، با یک پرس سنگین و بالا، توپ را در اختیار گرفته ودوباره بازیسازی را شروع میکنند.
اما اساس کلامم آن است: باید سیستم تیم را بر اساس مهرهها و داشتهها انتخاب کنید.
در بالا توضیح دادم که سیستم مورد استفاده گواردیولا 3.4.3 هست. وقتی این سیستم را در بایرن پیاده کرد مدافعان کناری پپ (دو مدافع که به عنوان پیستون استفاده می.شود) «لام» و «آلابا» بودند. در کنار نقش خطیر پیستون در سیستم سه دفاعه، ملتفتیم که نقش مدافعان وسط متمایل به کنارهها خطیر هست و در توپگیریها و ارسال پاسهای رو به جلو، بایستی بازدهی بهتری داشته باشند تا ریتم و ضربآهنگ بازی در یک تیم، نوسان زیادی نداشته باشد. در سیستم چهار دفاعه، دو مدافع وسط در مناطق میانی و مرکزی قرار دارند و راحتتر توسط حریف پرس میشوند. اما در سیستم سه دفاعه مدافعان میانی متمایل به کنارهها میتوانند در فضاهای خیلی باز و زاویهدار نیز توپ را دریافت کنند.
آنطور که مشخص است، قربان بردیف، خیلی دوست دارد که گردش توپ در تیمش راحتتر انجام شود و اساس کار این مربی نیز بر پایه فوتبال مالکانه هست. این را دیروز به عینه در مقابل گلگهری شاهد بودیم که جزو باثباتترین تیم لیگ است و نه نفر از بازیکنان سال قبل رو در ترکیب خودش داشت و مربیاش سه سالی هست که بر روی نیمکت است. اما آیا رزاقپور و دانایی توانِ بر دوش کشیدن این مسئولیت سنگین را دارند؟ آیا هادی محمدی و آرش قادری و محمد آقاجانپور مهرههای مطمئنی برای سیستم سهدفاعه محسوب میشوند؟
دیروز با تماشای بازی تیراختور، همه دیدیم که تیم نظم و برنامه خاصی را دارا بود و بازیسازی از دفاع نیز صورت میگرفت و اکثر توپها از دفاع به هافبک و مخصوصاً آلوز میرسید. با توجه به شناخت قبلی بردیف از آلوز، مشخص بود که بازیکن برنامههای بردیف رو پیاده میکند و این برای هواداران، مسئلهای امیدوار کننده است.
با توجه به شناخت قبلی از آقای حقوئردی در پیکان، میتوان به این بازیکن امیدوار بود، اما به شخصه دانایی و رزاقپور رو در آن حد نمیبینم که بتوان با آنها برای قهرمانی جنگید.
با توجه به شناخت قبلی از آقای حقوئردی در پیکان، میتوان به این بازیکن امیدوار بود، اما به شخصه دانایی و رزاقپور رو در آن حد نمیبینم که بتوان با آنها برای قهرمانی جنگید. یک معضل بسیار بد هم برای تیم، بازی با پای اخباری میباشد. بایستی کار بشود.
امیدوارم یک فوروارد خوب و جنگنده و پابهتوپ هم جذب بشود، تا بتوانیم برای کسب سهمیه و قهرمانی بجنگیم. هرچندکه تیمهایی مثل سپاهان و استقلال و فولاد و پرسپولیس و خود گلگهر تا دندان مسلح شدهاند و در سال اوّل مربیگری صحبت از قهرمانی انصاف نیست، اما برای کسب سهمیه بسیار امیدواریم. این تیم حرفهای زیادی برای گفتن خواهد داشت.