سعادت را از دست دادیم و برای نجات از فلاکت هی ناله میکنیم.
درست متوجه شدید دریاچه ارومیه خشک شده بی رمق شده و زار و زار گریه میکند و در حال تقلای ویرانگر. دریاچه ارومیه ما اگر زنده و سرحال بود همه ما از داشته هایش میتوانستیم بهره ببریم. دریاچه ای که در سالهای نه چندان دور چنین فضایی را میتوانست برای میلیونها نفر فراهم کند. از گردش و تفریح تا ایجاد اشتغال و رفع بیکاری.شهرهای شمالی ایران را وقتی میگردی ریشه آنهمه شور و نشاط و ساختمانهای عریض و طویل و ویلاهای زیبا و بازارهای سراسر رونق و تجارت همه مدیون “دریای خزر” میباشد.“تجمع انسانی” در شهرهای شمال ایران و رغبت و حسرت و تلاش تمام ایرانیان برای سفر به آن مناطق صرفا بخاطر وجود دریای خزر میباشد.حتی وجود جنگلهای سرسبز شمال هم بستگی مستقیمی به حجم آب دریای خزر دارد. چه روزگار رویایی میشد در دهه های اخیر با وجود گردش مالی گسترده ما بین مردمان امروزی و وجود وسایل حمل و نقل شخصی و عمومی اگر دریاچه ارومیه حال روز خوبی داشت.
تمامی شهرها و روستاهای اطراف ارومیه در فصول گرم و معتدل سال مملو بود از گردشگر و ویلا و هتل و بازار و هیاهوی بی نظیر!آب هر چقدر به زندگی انسانها حیات و هیجان و وصل و مسکن و مامن میدهد نبودنش غیر از “مرگ و بدبختی و مهاجرت و هجران و درد” هدیه ای دیگر برایتان به ارمغان نمی اورد. خوشبختی دریاچه ارومیه وقتی هزاران برابر میشود که او یکی از “شورترین” دریاچه ها و دارای خاصیت درمانی بخاطر شوری آن میباشد. وقتی خوشبخت بودیم که دریاچه پر از آب بود و آن شوری و نمکی علاج درمان امراض . شوربختی روزگارمان از دریاچه وقتی ایست که خشک شده است و آن شوری خشک شده طوفانی از نمک را روانه ریه های انسانها خواهد کرد. چه بد شانس و بدبخت بودیم که از امید و شور و حیات و سعادت و خوشبختی دریاچه ارومیه به راحتی گذشتیم و لگد زدیم به بختمان و با بی مسولیتیهایمان، بی خیالی هایمان، بی عرضی گی هایمان، بی غیرتی هایمان!
خاصیت سعادت و لذت و خوشبختی آنرا با دستهای خودمان در کمتر از فقط 20 سال، تبدیل به فلاکت و بدبختی و ویرانی بی انتها برای خودمان و آیندگان کردیم.انگار زاده شدیم هر سعادتی را از دست بدهیم بعد با کلی فلاکت و بدبختی هی خود را سرزنش کنیم.
بماند مقصر این بلا چقدر مای مردم هستیم اما بعنوان شهروندان ایران زمین صاحب دولت هستیم صاحب مجلس و صاحب کتاب بودجه هستیم.دولت اینهمه مالیات مستقیم غیر مستقیم از ایرانیان دریافت میکند از ذخائر زیر زمینی و معادن کشور درآمد دارد! معلوم نیست این دولتمردان و نمایندگان مجلس در مقابل این بلای ویرانگر چه حس و حالی دارند الان دقیقا انها وقتی خشک شدن این دریاچه را میبینند چه حالی دارند!
اگر دولت مسئول حفظ محیط زیست کشور نیست بس سازمان حفاظت از محیط زیست برای چه منظوری تشکیل شده است؟
اگر نمایندگان مجلس بویژه نمایندگان استانهای آذربایجانشرقی و غربی در بحث احیای دریاچه ارومیه دولت را مورد بازخواست قرار نمیدهند بر کدامین قائده انصاف و مروتی در مجلس حاضر هستند؟ مگر میشود توسعه و گسترش یک بلای ویرانگر را برای هم خودشان و هم مردمانشان ببینند و سکوت کنند و نگاه کنند و رد شوند؟
دریاچه ارومیه به مرض بدی گرفتار شده است اگر اورژانسی و فی الفور دولت و مجلس و مردم به دادش نرسند متاستاز این بلا، زندگی میلیونها انسان را در معرض بدترین خطرهای جانی و مالی قرار خواهد داد.