جدال در غرب بین ترکان و غربی ها قدمتی بیش از ۲۰۰۰ سال دارد، ولی بزرگترین آن بین قشون هون به فرماندهی با عظمت آتیلا با رومیان است. جنگ بزرگ اردوغان(اردوان) اشکانی با رومیان و شکست غرب از پارت ها به یاد ماندنی است اما اردشیر بابکان ساسانی از پشت خنجر خود را شاید با تبانی با رومیها زد. ولی نبرد بزرگ سلجوقیان به فرماندهی آلپ ارسلان نامدار در ملازگرد نبردی فراموش ناشدنی است. فتح قسطنطنیه توسط قشون عثمانی به رهبری سلطان محمد فاتح بزرگترین شکست غربی هاست.
در تمامی اینها ترکان پیروز نبرد بوده اند. این موفقیت ها غربی ها را بر آن داشت که روشی دیگر که همان از پشت خنجر زدن است در پیش گرفتند و آن روش جستجوی ستون پنجم و نفاق و دو رویی در شرق بود و آن را با برادران شرلی آغاز نمودند… بعد از مستعمره نمودن هندوستان، نوبت ممالک محروسه با ارسال هیئتی به سرکردگی سرجان ملکم انگلیسی شروع شد و ایجاد فراماسون در بین سران تورک و تاجیک قاجاریه، که در نهایت منجر به کودتای انگلیسی سید ضیاء – رضاخان پالانی شد.
یقیه ماجرا را همه می دانند که اظهر من الشمس است!
تحت شرایطی که بلوک غرب و شرق به دنبال تغییر دموگرافی منطقه و تحمیل عناصر خود به عنوان حاکمان این جغرافیا هستند، ما علاوه بر افشای این سیاستها میبایست بازگشت به هویت خویش را در دستور کار خود قرار دهیم.
اما فروپاشی شوروی و قدرت یابی ترکان، و بالاخص حمله نظامی روسیه به اوکراین، معادلات سیاسی – فرهنگی – ایدئولوژیک – اقتصادی – ژئوپلیتیک را بر هم زد و احتمالا نظامی و جغرافیایی را هم به شدت به هم بزند.
آیا احتمال شروع عصر طلایی هزار ساله ترکان یعنی آلپ ارسلان و ملکشاه سلجوقی و سلطان محمد فاتح و تیمور گورکانی و بابر شاه و نادر شاه کبیر افشار… شروع می شود؟
منصور جدی