تپه باستانی بانو_قیز قالاسی _ واقع در مرکز شهر بیجار در روزهای اخیر توسط یک گروه باستان شناس از تهران با سرپرستی دکتر ولی پور در دست کاوش می باشد.امروز 24 تیرماه 98 با یکی از اعضای تیم به نام آقای ایمان مصطفی پور گفتگوی 15 دقیقه ای داشتم. بنا به گفته آقای مصطفی پور “تپه بانو ” در لایه فوقانی به عصر مادها باز می گردد و قدمت طبقات زیرین تپه تا 6000 سال گزارش شده است. اگر زمان سکونت مردمانی در 6-7 هزار سال قبل را در این نقطه متصور شویم محل سکونت در قسمت جنوبی دره بیجار واقع بوده است که در سطحی تقریبا” مسطح و مرتفع نسبت به کف دره قرار گرفته بوده است.
با توجه به آیینهای کهن منطقه نظیر میترائیسم و شامانیسم, بی گمان قسمت شرقی کوه ابدالان( نقاره کوب- خوره تاو) که خورشید صبحگاهی در وهله نخست بر نوک صخره های آن می تابد, از اهمیت شایانی برخوردار بوده است.زیارتگاه سنگی واقع در دامنه همین کوه (مسجد12 امام)باید از قدیمی ترین اماکن نیایش و زیارتگاههایِ طبیعی بیجار با قدمتی بیش از چندهزار سال باشد.
در خصوص معنی نام تپه باستانی مرکز شهر یا قلعه بانو, به احتمال بسیار زیاد این لغت به معنی چشمه, سرچشمه یا اجاق بوده است. در زبان ژاپن چشمه را بانه bane گویند که لغتِ کانی( کیئنی) در زبانِ کلهری شکلی از آن می باشد. این ریشه با تحول در حرف ن(◀️ل) بخش بول از بولاق در همان معنی را در ترکی معاصر بدست داده است.
با آگاهی از رابطه لغاتِ بولاغ، پینار، پینگار، پینجار،پیجار و بیجار مرتبط با چشمه و آب, بدانجا می توان رسید که به احتمالی اینچنین اظهار عقیده شود که خودِ لغت بیجار صورتی از پینار به معنی چشمه(◀️سبزه) بوده باشد که حرف ج تحول یافته گ و آن نیز شکلی از “ن” بوده است و در طول دو مرحله تقریبا” یکی- دو هزار ساله, لغتِ بانورا( بانه+ را) به پینار/ بیگار و بیجار بدل شده است.بخشِ ار/ را در کلمه پینار/بانورا موقعیت و جهت را نشان میدهد.
به جهت سکونت دائم جهود در بیجار در طول بیست و چند قرن و ییلاق- قشلاق طوایف ترک و کلهر در همین مدتِ زمانی, نامِ بانو به معنی چشمه و شکلی از مواردِ متعدد فوق الذکر, بکر مانده و بر روی این تپه باستانی به امروز رسیده است و اشکالی چون پینار و بیجار محصول لهجه های متعدد می باشند که در اقصی نقاط گروس و اطراف مرکز کنونی گروس( بیجار) سکونت فصلی یا دائمی داشته اند. می دانیم فعل ساده با حالتِ مصدریِ بلخیمک در معنی درخشیدن در ترکیِ گروسی با لغت بولاق یکی است و این به جهت برآمدنِ آب که زاده نور تلقی شده از هر نقطه از زمین است.
آتشدان و یا اجاقی که در حدود 15 سال قبل, از همین تپه در اثر برش و برداشت تپه جهت ساخت پاساژ در لایه های زیرین بیرون افتاده بود و تصویر آن نزد راقم موجود است, مباحث مربوط به نور و آب( چشمه) در ایتمولوژی بیجار( پیگار/ پینار, بانو) را جدی تر می نماید.
میرستار گروس اوغلو