مظهر آگاهی اصلی ملت ها، دولت ها هستند. حال اگر دولتی تمایلی به آگاه کردن مردم خود نباشد، آگاهی ملت ها رو به قهقرا می رود. و این نسبی است. یعنی اینکه این موضوع به این معنی نیست که اگر دولتی نخواهد ملتش(از طریق سیستم آموزشی سراسری، رادیو تلویزیون، رسانه های ارتباط جمعی و مطبوعات…) آگاه شود، آن ملت آگاه نخواهد شد، بلکه میزان ترقّی و رشد آگاهی مردم کُند می گردد. ولی نخبگان جامعه و حتی اکثریت مردم در دنیای امروزی، توانایی دریافت و کسب آگاهی را دارند.
در عصر ما، که عصر اینترنت و ماهواره ها و ارتباطات و رسانه های وسیع بین المللی است جلوگیری از آگاهی مردم، تقریباً غیر ممکن است.
آگاهی چیست؟
کسب اطلاعات درست و علمی از گذشته و حال و آینده بر مبنای دانش نوین بشری و خرد جمعی را آگاهی می گویند.
اگر امروزه کشورهایی با خصوصیات بارز خود به اسم آلمان و ژاپن و کشورهایی دیگر به اسم افغانستان و سومالی وجود دارد و در این میانه ترکیه، به این مفهوم است که دولت های مزبور دهه ها و حتی قرن ها به فکر رشد آگاهی در کشورهای خود به میزان مربوطه بوده و یا نبوده اند. ممالک اسلامی اگر تمایلی برای صعود به مدارج رشد و ترقی اند، راهی جز فراهم نمودن زمینه های رشد و ترقی آگاهی در کشورهای خود را ندارند.
جوهر
منظور جوهر انسان است نه جوهر خودنویس!
انسان ها دارای جوهراند ولی انسانی که دارای جوهر بزرگی و عزّت و جاه و سربلندیِ خود و ملّت خود است با انسانی که خمیره وجودش در رذالت و پستی و چاپلوسی و مزدوری است باهم خیلی فرق می کنند.
انسان هایی جوهر دارند که در پی شکوه و عظمت نوع بشر و خوشبختی و سعادت انسان اند و از هر نوع فداکاری و از جان گذشتگی در راه سربلندی انسان، خودداری نمی کنند.
انسان هایی مانند بیسمارک و هیتلر و موسولینی و فرانکو و استالین و پوتین که به زعم خود، بزرگ جلوه می کنند برای بشریت غیر از مرگ و فلاکت و درد و رنج، چیزی به ارمغان نیاورده اند. انسان هایی مانند آنها نه دارای جوهر بالنده انسانی، بلکه دارای خصلت های خودبزرگ بینی و خودشیفتگی اند که غرق تفکرات غیرانسانی و تخیّلی اند.
به قول شاعر معروف:
مهتری گر به کام شیر دد است
شو خطر کن ز کام شیر بجوی
یا بزرگی و عزّت و جاه
یا چو مردانت با مرگ رو یا روی