گوژپشتان فانوس به دست
در چند روز گذشته، با انتشار خبر و تصاویر نشست موفق هفت تشکیلات سیاسی جنبش ملی آزربایجان در باکو و اعلام خبر «مرکز هماهنگی آزربایجان جنوبی» و انعکاس گسترده خبری این نشست در رسانهها شاهد بازخوردهای زیادی بودیم.
این بازخوردها را میتوان به چند بخش متفاوت تقسیمبندی کرد:
۱- رسانههای وابسته به نهادهای اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی اعم از کانالهای رسمی و اکانتهای فیک با عصبیت و برخورد هستیریک رهبریت جمهوری آزربایجان شمالی و رهبران تشکیلاتهای سیاسی آزربایجان جنوبی را با ادبیات تکراری موردحمله و هجمه قرار دادند.
۲- رسانهها، کانالها و اکانتهای فیک جریان ایرانشهری در داخل و خارج ایرآنهمسو با سازمانهای امنیتی جمهوری اسلامی مثل همیشه به طبل نژادپرستی و جنگطلبی کوبیده و نوشتههای آنها را تکرار کردند.
۳- فعالین جنبش عربی الاحواز که با نگاه انتقادی به نقشه نصبشده در دفتر مرکزی «ب.ا.و» بهصورت مؤدبانه خواستار اصلاح و رعایت اصول تمامیت ارضی ملل تحت ستم ملی شدند.
۴- فعالین سیاسی «کرد» به خاطر انتشار نقشههای توسعهطلبانه «کردستان بزرگ» در اکثر رسانههای خود که اراضی تاریخی آزربایجان جنوبی و دیگر ملل را تحت شعاع قرار میدهد، سکوت را برگزیدند.
۵- برخی از فعالین حرکت ملی آزربایجان با انتقاد از نقشه نصبشده، خواستار توضیح مسئولین تشکیلاتی حاضر در نشست در یک فضای بهدوراز تنش شدند.
6 – برخی اکانتهای فعال در اینستاگرام و توییتر که فعالیتشان محدود به فضای مجازی میشود با حمله به تشکیلاتهای حاضر گوی سبقت را از رسانههای سپاه و ایرانشهری ربوده و خواستار تنبیه شرکتکننده در این کنفرانس شدند.
این جماعت که در این متن با نام «گوژپشتان فانوس به دست» از آنها یاد میکنم، با بهانه قرار دادن نقشه نصبشده در دفتر تشکیلات «ب.ا.و» با بیاخلاقی تمام شدیدترین هجمهها را علیه رهبران احزاب سیاسی آزربایجان جنوبی روا داشتند.
حال به تحلیل موضوع نقشه نصبشده در دفتر تشکیلات «ب.ا.و» و جمعبندی بازخوردهای متفاوت حول این نقشه میپردازیم.
طبیعتاً تکلیف نهادی اطلاعاتی-امنیتی جمهوری اسلامی و جریان فاشیستی ایرانشهری با مسئله آزربایجان جنوبی، جنبش ملی و تشکلهای سیاسی آن کاملاً مشخص بوده و «عصبیت دشمن» به معنی «پیروزی یک پروژه ملی» میباشد.
گلایهمندی مؤدبانه فعالین عرب الاحوازی کاملاً قابلدرک بوده و به نظر میرسد توضیحات و روشنگری رهبران احزاب آزربایجانی جنوبی حاضر در نشست «باکو» در خصوص نقشه نصبشده در دفتر تشکیلات «ب.ا.و» آنان را قانع کرده است.
رهبران و فعالین سیاسی «کرد» که در این هیاهوها کاملاً سکوت کردهاند، پاسخ مناسبی در خصوص انتشار و تبلیغ نقشههای مالیخولیایی خود در رسانههایشان گرفتهاند و مجبور به سکوت میباشند؛ زیرا احزاب و تشکیلاتهای سیاسی آزربایجان جنوبی بارها و بارها بر احترام به حقوق اقلیتهای ساکن در جغرافیای آزربایجان جنوبی و جغرافیای ملل تحت ستم تأکید داشتهاند.
انتقادهای گروه پنجم یعنی برخی از فعالین حرکت ملی در یک فضای منطقی و دور از تنش را باید خوانشی جدیدی از افکار عمومی حرکت ملی عنوان کرد که ضمن حساسیت به تمامیت ارضی آزربایجان نسبت به حقوق دیگر ملل تحت ستم در ایران نیز دقت میرساند و حسن همجواری و همزیستی مسالمتآمیز ملل را سرلوحه خود قرار داده است.
گروه ششم، اکانتهای فیک ظاهراً فعال در جنبش ملی بودند که در راستای اهداف نهادهای امنیتی ایران سالهاست آتش بیار اختلافات احزاب و طیفهای آزربایجانی بوده و اصلاً قابلبحث نیست، زیرا ماهیت اینگونه سمپاشیها کاملاً معلوم و مشخص میباشد.
ثقل سخن این نوشتار با «گوژپشتان فانوس به دست» بیکار و مانع تراش در جنبش ملی است که سعی میکنیم با زبان سادهتری به تحلیل این «جماعت فانوس به دست» بپردازیم.
همانطور که گفتیم، بعد از نشست موفق هفت تشکیلات سیاسی آزربایجان در باکو و ایجاد «مرکز هماهنگی آزربایجان جنوبی» دشمن فاشیست با عصبیت وارد میدان تخریب و تهدید شد. انتقادهایی هم به نقشه نصبشده در دفتر تشکیلات «ب.ا.و» صورت گرفت. سخنگوی تشکیلات مقاومت ملی آزربایجان «دیرنیش» در توییتی ضمن توضیح دیدگاه تشکیلات دیرنیش در خصوص احترام به تمامیت ارضی ملل تحت ستم مادهای از سند راهبردی تشکیلات در خصوص جغرافیای آزربایجان را بازنشر کرد. در این سند که در سال ۲۰۱۸ منتشرشده و در آرشیو رسانههای تشکیلاتی دیرنیش موجود میباشد، تشکیلات دیرنیش نگرش خود به اراضی تاریخی آزربایجان را بهصورت آشکار بیان کرده است.
سایر رهبران احزاب سیاسی آزربایجانی و قشقایی و ترکمن عضو «مرکز هماهنگی آزربایجان جنوبی» نیز در حد توان به روشنگری در خصوص این نقشه و احترام به اراضی تاریخی ملل تحت ستم در ایران پرداختند.
اما ظاهراً همان «گوژپشتان فانوس به دست» بجای نگاه به موفقیتهای این نشست در جبهه مبارزه با فاشیسم ایرانشهری و جمهوری اسلامی بهمانند همیشه و با خصلت مریض گونه خود این نقشه را بهانه «تاختن به احزاب ملی» قرار دادند.
حال از این «گوژپشتان فانوس به دست» سؤال میکنیم:
۱-آیا توضیحات و روشنگری رهبران احزاب ملی آزربایجانی در خصوص این نقشه برایتان کافی نبود؟ اگر نبود چرا با ادب و نزاکت خواستار توضیح بیشتر نشدید. اگر بود چرا بدتر و قهارتر از ارگانهای سپاه پاسداران و فاشیستهای ایرانشهری به احزاب ملی آزربایجان میتازید؟
۲-جناب یونس شاملی که در محافل و تاریکخانههای بروکسل همپیاله و یار غار عناصر تروریست «پ.ک.ک» میباشد و شناخت کافی از روحیات، نظرات و دیدگاههای احزاب سیاسی آزربایجانی دارد، چرا به نقشه کردستان بزرگ در رسانهها و سر در دانشگاه اربیل هیچگونه اعتراضی نمیکند اما علیرغم روشنگری رهبران احزاب آزربایجانی با سخیفترین و رذیلترین ادبیات به آنان حمله میکند؟
چهره معلومالحال جنبش ملی که دشمن شماره یک هر اتفاق و اتحاد در جنبش ملی است و عملکرد او در رسانهی تحت مدیریتش فقط تاختن به فعالین و شخصیتهای حرکت ملی در داخل و خارج و تخریب آنان است، مارمولک وار رهبران احزاب ملی آزربایجان جنوبی را موردحمله قرار میدهد و علت آنهم فعالیت منطقی و اصولی احزاب ملی آزربایجانی است که موجب به انزوا رانده شدن و مانع رانتخواری وی از سفره جنبش ملی شده است.
سؤال این است آقایان و خانمهای بیکار و سوپرمنهای فضای مجازی که شبانهروز فانوس به دست احزاب ملی آزربایجانی را هدف قرار میدهند، کلاه خود را قاضی کنند از خود بپرسند که خودشان چه گام مؤثری در پیشبرد جنبش ملی داشتهاند؟
آیا بجای سؤال و انتقاد منطقی از رهبران احزاب سیاسی، همصدا شدن با ارگانهای رسانه سپاه پاسداران و فاشیست، آب ریختن به کدام آسیاب هست؟
بدون شک شنیدن صدای انتقاد، منتقد و مخالف از اصول اولیه دموکراسی است و جنبش ملی آزربایجان هم در حال تمرین دموکراسی برای فردای آزربایجان آزاد نیاز به این مهم دارد و انتقاد سازنده همواره باعث پویایی میشود و برحسب تجربه، بیشتر احزاب سیاسی آزربایجان در مقابل انتقادهای مثبت تمکین کردهاند.
رهبران احزاب ملی آزربایجان جنوبی بارها بر حفظ و احترام بر حقوق اقلیتهای قومی و مذهبی ساکن در جغرافیای آزربایجان و تمامیت ارضی آزربایجان و تمامیت ارضی سایر ملل تأکید داشته و دارند و خواستار حل مناقشات ارضی بر اساس اصول حسن همجواری هستند. حال بهتر نبود این «گوژپشتان فانوس به دست» اندکی از تأمل و تحمل فعالین عربی در برخورد با مسئله نقشه نصبشده در دفتر تشکیلات «ب.ا.و» را یاد میگرفتند و همصدا با سپاه پاسداران و فاشیستهای ایرانشهری، احزاب ملی آزربایجانی را هدف هجمههای ناروا و بیاخلاق قرار نمیدادند؟
به نظر میرسد این منزویان گوژپشت فانوس به دست پلههای انزوا و را بدتر طی خواهند نمود و روزگاری در سیر تحولات ملی حل خواهند شد و تاریخ از آنها به نیکی یاد نخواهد کرد.
اسماعیل جوادی؟ عضو مرکزی تشکیلات دیرهنیش