ائششک کیست؟!
کری خوانی و حساسیتهای ورزشی جزء لاینفک ورزش و بهخصوص فوتبال است؛ اما رفتارهای خارج از عرف و پمپاژ روحیات نژادپرستانه مقولهای دیگر است که در هیچ دایره اخلاقی و ورزشی نمیگنجد.
باوجود قوانین سختگیرانه و آرای قاطع فیفا و کنفدراسیون فوتبال آسیا چگونه است که هواداران غیر متمدن پرسپولیس (بدون شک برخی هواداران پرسپولیس بیتمدنترین هستند) هرروز جریتر، گستاخانه و شعارهای نژادپرستانه قومی علیه تورکها و آزربایجانیها سر میدهند و فدراسیون فوتبال ایران بدون کوچکترین واکنشی نظارهگر میماند؟ منشأ و منبع این جسارت از کجاست؟
مهر پدرانه مجموعه وزارت ورزش و فدراسیون فوتبال ایران، همراهی انواع وزرا، مدیران و صاحبمنصبان بانفوذ کشوری، صداوسیمای مثلاً ملی اما درواقع خصوصی پرسپولیس، همراهی و چشمپوشیهای نیروهای امنیتی و قضایی تنها یک روی سکه است. بدون شک این رفتار غیراخلاقی و نامتمدنانه جماعت و هواداران پرسپولیس که نشأت گرفته از صدسال تبعیض و نژادپرستی پمپاژ شده از مقامات عالیه بوده و همیشه خواهد بود.
چراکه ایشان به ملل غیر فارس به چشم دشمن نگاه میکنند و کار دشمن، دشمنی کردن است. متأسفانه هیچ ارادهای برای برخورد با تجزیهطلبان تهرانی وجود ندارد و متأسفانه ویروس بیفرهنگی پرسپولیسیها در حال شیوع به دیگر شهرهای فارس نشین است. چنانکه در اکثر مسابقات ورزشی خصوصاً بازیهای تراختور و تیم والیبال شهرداری اورمیه شعارهای نژادپرستانه مشابه به گوش میرسد. در اصل این توهینهای زشت ترشحات تفکرات تجزیهطلبان تهران نشین است. ایشان سالهاست که آزربایجان و مردم شریف تورک را پس میزنند و دیوار طلاق عاطفی را بلندتر و بدعهدی، کفران نعمت میکنند. متأسفانه این ظرفیت برباددهها، نمکخورده، نمکدان میشکنند.
روی دیگر سکه بسیار حالبهم زنندهتر است. اینکه ملتی امید به یاری رجالی بیکفایت داشته باشد که گوش به دهان مرکزنشینان هستند. همواره اطاعت امر کرده و برای خوشنودی آنها تا کمر خم میشوند. رجال سیاسی، ورزشی، امنیتی و قضایی آزربایجان آنجا که میباید از ملت، شهر و موطن خود دفاع کنند با بیتفاوتی و سکوت خودشان نمک بر زخم آزربایجان مینهند. آنها منصب و جامع قدرت را به شرافت و حقوق ملت ترجیح میدهند.
بلی، ضعیف نفسان پرسپولیسی خوب میدانند هرچه کنند، هر حرمتی بشکنند، فحش ناموسی بدهند، ۶۰ هزار نفر یکصدا ائششک- ائششک بگویند صدای اعتراضی از خواص و رجال آزربایجان بلند نخواهد شد. اینجاست که تمدن پوشالی بهاصطلاح ۲۵۰۰ ساله آنها اوختای میشود. جریتر میشوند. ما در تورکی. مثالی داریم که میگوید (ایت قورخدوغو یئره هوررمیش)
به هنگام خرد شدن غرور و پایمال شدن حقوق یک ملت خواص آزربایجان کَر میشوند، لال میشوند، کور میشوند. آبروی ملتی را در بازار بیکفایتی و بیعرضگی خودشان به حراج میگذارند. وقتی هواداران پرسپولیس و فارسیان در استادیومها ائششک- ائششک فریاد میزنند منظورشان چه کسانی هست؟ واقعاً ائششک کیست؟!
چرا وقتی آزربایجان میشکند، خرد میشود، شأن و مقام تورکان لگدمال میشود، بعضیها ککشان هم نمیگزد. با خوشنودی دشمنان آزربایجان در دلشان قند آب میشود؟! خوش میشوند. ملوس میشوند. گویی تلخکانی را سله بخشیده باشند.
آنها غافل از آناند، سگ که هار شود اولازهمه پاچهی خودیها را میگیرد نخست آنانی را میدَرد که دم دست است، هممرتبه است، با القاب استاد و شاه و شهریار، فقط دربان است. جلو در است. ائششک است. مانقورد است.
آشکار است سکوت این ملت زخمدیدهی از پشت خنجر خورده همیشگی نخواهد بود. بوزقوردهای آزربایجان که برخیزند حکم سگان و شغالان پایان خواهد یافت آن روز جوانان آذربایجان بیتردید قبل از دادخواهی از تهران یقهی دسته تبرهای بیخاصیت را خواهند گرفت. حساب خائنین به وطن و ملت را تسویه خواهند کرد.
«یحیی آلیلو»