بسم الله الرحمن الرحیم
میهربان و باغیشیلیان اللاهین آدینان
ای گؤزوم ، یاتماداهی، گل داهی بیدار اول، اول
خواب غفلتدن اویان بیر گئجه هوشیار اول، اول
بو قده ر غنچه کیمی پرده ده قالدین،بسدیر
بیر زامان هم آچیلیب شاهید بازار اول، اول
عشقی، عاشیقلیغی منع ائیلمه زاهید، بالله
عاغلینی باشینا ییغ، عاشق بیر یار اول، اول
به همه دوستان سلام عرض می کنم از ابوالقاسم نباتی آغاز کردیم به مباحث ایسلاملیق و تورکلوک قسمت ۱۳ رسیدیم وعده داده بودیم درباره حکمت تورکی اسلامی (حکمت ملی) سخن آغاز کنیم زیرا پاره ای از دوستان منتقد به من ایراد می گیرند که شما خیلی از فلسفه جدید غرب انتقاد نکنید از دارایی ها و میراث خودتان در میان آورید ما خود نیز در این اندیشه بودیم در این نوبت از قوتادوغوبیلیک رونمایی می کنیم بیلیک یعنی حکمت، قوتادغو یعنی سعادت، قداست، تبرک و دولت( به عنوان نمونه ما می گوییم : یئنی ایلینیر قوتلو اولسون یعنی مبارک باشد) از منظر اتیمولوژی قوتادغو از قوت یا کوت گرفته شده در عربی قدس از قوت گرفته شده در فارسی پهلوی واژه خدا همان خدای بوده که زبان دری به خدا تبدیل شده و یای آن حذف گردیده هر دو از قوتای گرفته شده یعنی خدای همان قوتای بوده در اشعار فارسی هم خدای آمده :
برد کشتی آنجا که خواهد خدای
وگر جامه بر تن درد ناخدای
قوتای یعنی مقدس. در زبان انگلیسی دو کلمه good و Godبه معنی خوب و خدا هر دو از قوت گرفته شده به معنی مقدس. قوتادغوبیلیک یعنی حکمت های مقدس، حکمت هایی که آدمی را به سعادت می رساند به این معنا که اگر آن حکمت ها را در زندگی به کار ببرید شما به سعادت و فضیلت می رسید.
با یک جمله می توان سالیان سال زندگی کرد این اثر از یوسف خراسانی یا خاص حاجب یا یوسف بالاساغلو است در ۶۶۴۵ بیت تماما به تورکی سراسر حکمت کتابی رمان گونه که در فاصله اندکی پس از شاهنامه فردوسی ۶۰ سال بعد به رشته نظم و نثر در آمد . اگر شاهنامه فردوسی افسانه و حوادث غیر واقعی و حقیقی است قوتادغوبیلیک کتابی است که در فنون مدیریت، سبک معیشت، سرریز از نظریه های علمی و فهم فلسفی است. با تاسف این کتاب توسط شعوبیه کلاسیک به محاق برده شده است. به این کتاب شاهنامه تورکی هم گفته می شود اما چنین قیاس و مقایسه ای صحیح نمی نماید زیرا افسانه با حکمت چه کار ؟ ۷۳ سال پس از درگذشت فارابی یوسف خراسانی در ترکستان غربی، ۴۱۲ ه.ق در شهر باسالاغون نزدیک کاشغر متولد شده است. قوتادغوبیلیک پس از سنگ نبشته های اورخون، از قدیمی ترین دست نوشته های تورکی به شمار می آید ۴۶۲ ه.ق در سن ۵۰ سالگی تدوین و تصنیف این اثر سترگ را به پایان می برد. دولت قره خانیان که سامانیان را منقرض کرده بودند به جهان تورکی اسلامی، دو تحفه بزرگ، میراث گرانقدر بر جای گذاشته اند اولی قوتادغوبیلیک دومی دیوان اللغات.
محمود کاشغری تنها سه سال پس از این اثر دیوان اللغات را به پایان می برد. البته تدوین آن بدیهی است به سال های پیش از گردآوری قوتادغوبیلیک بر می گردد.
به عنوان مثال چندین حکمت برایتان می آورم:
انساندان انسانا چوخ فرق وار
فرق بیلیکده دیر، سؤزوم ده بو حاقدادیر
دونیادا بیلیکدن عزیز نه وار؟
کیمه بیلیک سیز دئسه لر،اونو سؤیموش اولورلار
هاردا ادراک اولسا، اوردا اولوق اولار
کیمده بیرلیک اولسا، او، بؤیوک اولار
دیل عقله و بیلیگه ترجوماندیر
انسانی نورا بویویان دیلین، قدرنی بیل
کمالین بزه گی دیل، دیلین بزه¬گی سؤزدور
انسانین بزه¬گی اوز، اوزون بزه¬گی ایسه گؤزدور
شاعر عرب می گوید:
تعیّرنا انّا قلیل عدیدنا
فقلت لها انّ الکرام لقلیل
همسرم به من ایراد می گیرد و می گوید: تعداد شما کم است من به او گفتم بزرگان البته کمند. رهروان مسیر ایسلاملیق و تورکلوک و وحدت و اتحاد مجدد آن هر چند کم باشد ولی زیاد است.
پیش از ورود به حکمت و تدقیق در قوتادغوبیلیک از شما رخصت می گیرم که خلاصه ای از مباحث پیشین را به ویژه فلسفه علیه فلسفه با احترام تقدیم می دارم: تورکان، اسلام را به دلیل مفاهیم مشترک چون ظلم ستیزی و عدالت خواهی و ...پذیرفتند تمام وارلیق و تراثشان را کریمانه به جهان اسلام تقدیم داشتند فی الواقع میراث معرفتی تورکان را به جهان اسلام در ۵ حوزه می توان طبقه بندی کرد: ۱. فلسفه۲. حکمت۳. عرفان۴. متدولوژی علم۵. فنون حکمداری
نخست از فلسفه شروع کردیم ما فلسفه خودمان را می بایست پیدا می کردیم فلسفه می تواند اجتماع انسانی را به عقب راند می تواند پیش ببرد مثل طناب می ماند می توان به ته چاه رفت و در آنجا ماند و رشته طناب شناسی باز کرد نهایت هم خود تلف گردد و هم طناب پوسیده شود هم می تواند از ته چاه بالا آمده چشمه هایش را جوشان کرده و با توفیق و کامیابی از چاه بیرون آید به تعبیر مولانا:
مر رسن را نیست جرمی ای عنود
چون تو را سودای سر بالا نبود
فلسفه یک ملتی به هر میزان توانمند باشد علم، نگرش، تفسیر هم توانمند خواهد بود سبک زندگی از فقر رهایی یابد. بر همین منوال ما فلسفه ملی خودمان را از دیگر فلسفه های چسبیده به خودمان جراحی نموده و باید بشناسانیم. فلسفه ملی تورکی اسلامی را باید از تفکّر و جریان شعوبی باید جدا کنیم در این میان ابونصر فارابی بسان ستاره ای در آسمان مفکوره تورکی اسلامی می درخشد. از فارابی به عنوان نخستین فیلسوف تورک مسلمان و از مدینه فاضله اش و دشمنان آن مدینه در ۴ ساحه جاهله، متبدله، فاسقه و ضالّه سخن گفتیم. تاکید نمودیم این فلسفه، جامعیتش ره به فضیلت و سعادت برد. فارابی در کتاب المله برپایی ملّت را با زبان می داند برپایی شریعت را با دین محمدی می داند در برپایی مدینه فاضله هر در کنار هم ماه و ستاره حرکت می کند نه تنها تنافی و تضادی فیمابین شریعت و میلّیّت وجود ندارد بلکه مکمل هم هستند و فارابی می گفت ملت نباشد شریعتی هم نخواهد بود ابتدا ملت ساخته می شود سپس شریعت وارد میدان می شود. بزرگان و پدران ما گفته اند:
آت اولماسا یول اولماز
دیل اولماسا ائل اولماز
مدینه فاضله را بمثابه اوتوپیای مسلمانان تورک، مبانی معرفتی قیزیل آلما دو گروه قادر به ایجادند ۱. معلمان در هدایت معنوی ۲. رییس در مدیریت اجتماع البته اعلم المعلمین در چنین اجتماعی شخص شخیص رئیس است. رئیس از صفت ها و فضائلی می بایست برخوردار می شد ۱. حکمت دانی۲. شجاعت۳. خطابه قوی ۴. توره دان ۵. عدالت گستری و ظلم ستیزی.
چنین فلسفه ای آدمیان را به تعاون فرا می خواند خدای چنین فلسفه ای مالک، جمیل، ازلی ابدی احد و واحد است در این فلسفه، طبیعت مادر و دوست است کسی حق شکنجه کردن و تازیانه زدن بر آن را ندارد ما بر چنین فلسفه ای فلسفه ملی تورکی اسلامی نام نهادیم البته دشمنان قدر قدرتی دارد از جمله تفکر ایران شهری که از فلسفه جدید غرب بر می خیزد. آشکارا سخن گوییم فلسفه جدید غرب چون ریشه درختی است که شاخه های متنوع و متعدد از دل آن برزده یکی از این شاخه ها جریان شعوبیه است یکی دیگر صلیبی هاست دیگری ماسون ها شاخه دیگرش ارتدوکس روسی مسیحی است هر شاخه ای برای خود میوه های خاص خود دارد. ارتدوکس روسی مسیحی در دوران استالین تورک ها را آواره کردند برایشان نام های جعلی نهادند : اوزبک، قازاق، تاتار، کیریم، قیرقیز، آذری، اویغور و تورکمن و …حال آن که همگی از تباری واحد یعنی تورکان بودند. اینان مالک و متصرف و حاکم جغرافیایی بزرگ از تورکستان و قفقاز و اورتا آسیا، آذربایجان و عراق عجم و عرب و …بودند اینان برای متلاشی کردن چنین جغرافیایی به هر حیله ای متوسل شدند. به نظر شما این جنایت نیست؟!
نان برپایی مدینه فاضله را نمی خواهند مدینه فاضله به ید و ذریعه و وسیله تورکان مسلمان برپا می شود.
مدینه فاضله کیان و وارلیق دیگر ملت ها
نه تنها خطری و تهدیدی نمی داند بلکه به رسمیت شناخته و فرصت می شمارد. بدینسان ما دست نقد از آستین فلسفه جدید غرب بیرون آوردیم و رودر روی هم ایستاده ایم هر زمان هم باید نقدکرد چرا نقد نکنیم فلسفه ای که انسانی ،طمعکار، ستمکار، خود نفع بین، بی رحم به بار آورده است. خدا را تشییع نموده و طبیعت را تازیانه می زند نظامی آفریده “اوزو برک آلتی تزک” یعنی ظاهر ی آراسته باطنی گندیده متعفن. در ظاهر آراسته اش دانشگاه ها و مصطلحات دلربا چون لیبرالیسم، سوسیالیسم و اگزیستانسیالیسم و سکولاریسم و …جلوه گری می کند در باطن اندیشه خباثت آور استثمار و استضعاف و استعمار و استحمار را اجرایی و عملیاتی می کنند . آنان جان و مال دیگر ملل و امم به خصوص تورکان مسلمان را می مکند اینان در دوران قاجار، هنگامه جنگ جهانی اول با خرید تمام گندم از کشاورزان ممالک محروسه قاجار و ممانعت از ورود دارو و درمان از هند چنان قحطی ای بر آن جغرافیا حکمفرما کردند که با قدری خشکسالی و وبا بیشتر به نسل کشی شباهت داشت. یرواند آبراهامیان نویسنده کتاب ایران بین دو انقلاب(Iran between two revolutions )و ژنرال لیونل دنسترونیلدر نوشته های خویش به چنین جنایت فجیعی اشاره کرده اند . فجایعی که با دستک فلسفه جدید غرب دولت میانمار علیه مسلمانان روهینگا سال ۲۰۱۷ آورد و منجر به پناهنده شدن مسلمان به آن کشور و بازنگشتن به سرزمین آبا و اجدادی خویش شدند چه کسی می تواند از یادبرد؟
ما چگونه فلسفه جدید غرب را نقد نکنیم هنگامه فروپاشی یوگسلاوی در سال های ۱۹۹۲ تا ۱۹۹۵ در بوسنی و سارایو و سربرنیتسا، اردوگاه فوچا، خانه کارامان چه جنایت ها که بر سر ملت های تورک مسلمان نیاوردند چه مردها و زن ها را که سر نبریدند؟! این ماجرای اسف انگیز و رقّت بار را ما خود از نزدیک شاهد بودیم .
کارل ریموند پوپر فیلسوف شهیر غرب، نویسنده کتاب جامعه باز و دشمنانش به این وقایع در دل اروپای شرقی واکنش نشان داد و اعلام نمود دیگر مسلمانان زین پس سلاح بردارند و از خود دفاع کنند عیبی بر آنان متصور نیست. ملامتی در کار نیست. در نگرش مسیحیت، مسیح را یهودی ها به صلیب کشیده اند حالیا که مسیحیان با یهودیان از در صلح و آشتی، اتّفاق و اتّحاد برآمدند تا صفوف و یکپارچکی تورکان مسلمان را درهم شکنند.
این هم از عجایب تاریخی است.